Wednesday, July 09, 2008

این حکم محکوم است

کامران مزین
عابد توانچه به هشت ماه حبس تعزیری محکوم شد. او بدون تشکیل دادگاهی و بدون کیفر خواست واقعی (که اگر هم بود باز مسخره بود) به چنین حکمی محکوم میشود تا هشت ماه از زندان را در بدترین زندانهای ممکن ایران در اراک سپری کند.
عابد توانچه را شاید بتوان یکی جنجالی ترین وبلاگ نویس چپ فرض نمود.هرچه باشد او دارای یک سری از کنش واکنش ها را در برابر شخصیتهای مختلف در عرصه وبلاگ نویسی دراین چند سال اخیر سپری نموده و بارها با توجه به اینکه خود با اسم از بعضی نام برده موجب جنجالهای گسترده در مواقع مختلف گشته. او که رفتارها و گفتارهای خودرا تحت پوشش دوری از اخلاقیات بورژوا بانه توجیه میکند همیشه سعی نموده خود را یک مارکسیست لنیسنیست افشا گر بنامد. مساله افشا گری های او حتی به کسانی که زمانی برای او درودهای انقلابی میفرستادند هم کشیده شده است. بعضی نظرات و آرای عابد توانچه نیز در گاهی اوقات که او تحت عنوان نماینده کمونیست ومارکسیست داخل کشور نگارش کرده مورد توجه اهالی رسانه نزدیک به چپ قرار گرفته که چون نظرات او معمولا نظم همخوانی نداشته و همچنین به صورت تک نفری و بدون دخالت فرد دیگری نوشته شده (با وجود انکه او همیشه از کلمه ما استفاده میکند) هیچگاه نتوانسته مورد راهبرد قرار بگیرد. به طور مثال او در ماجرای انتخابات مجلس ناگهان سخن از حضور گسترده کمونیستها برای انتخابات نمود که از نظرات و تئوریهای من در آوردنی معروف در چپ تبدیل شد. در حالی که او وقتی چینن طرحی را داده بود از انجا که با لیست مخالفان خودش اشنایی داشت از همان اغاز مخالفان خود را نا اشنا و خارجه نشین و اپورتونیست و غیر کمونیست ارزیابی کرده بود. انگهایی که شاید کم مخالفانش از او نخوردند. مخالفانی که توانچه خود را پیروز در برابر انها میداند و قبل از اینکه با هرکسی دیگر شروع به جنجالی دیگر بناماید خود تفسیر مینماید که از سرنوشت دیگران که احتملا با نوشته های اومنزوی شدند درس بگیرند و با او مقابله نکنند.
با این حال توانچه را باید در هنگامه هایی ستود. او شاید از معدود افرادی باشد که به صراحت خود را یک کمونیست ساختار شکن فرض نموده و از همین جهت است که عده ای که شاید یارای چنین ابرازی در ملا عام را ندارند و هیمن طور و چشم دیدن او را نیز ندارند از اینکه به زندان افتاده ناله "کم است و باید بیشتر باشد" را سر دادند.
به هر صورت همه اینها را اوردم تا نظر خودم را بگویم که من نظرات سیاسی او و تا حدود زیادی شخصیت فردی او را به هیچ عنوان همراهی ندارم. اما مساله من این است که مساله نقد سیاسی یک طرف است و دفاع از او در برابر جمهوری اسلامی سوی دیگر. اگر بتوانیم اینها را از هم تفکیکی کینم میتوانیم در چنین مواقع نزدیکی و قرابت بیشتری با هم داشته باشیم. مساله این است که عابد توانچه شاید اگر خودش باشدهمان طور که خودش مگیوید مثل خودشان رفتار میکند. اما برای من و برای طرفداران سیاستهای هومانیستی و آزدایخواهانه چینن مساله ای اصل مبارزه بر جمهوری اسلامی را کم رنگ مینماید. اگر بخواهیم فکر کنیم که باید ایستاد و در برهه ای از اوضاع از زندانی رفتن بعضی دفاع نمود. چون من با او مشکل شخص دارم و با تئوریهای من در اوردنی توصیف نمود که فلانی ماههای کمی در زندان افتاده انگاه به نظرم ذره ای از مبارزه عقب نشینی نموده ایم. مشکلی که همیشه چپ سنتی و راست اپوزیسیون ایران در این مواقع خود را نشان میدهد. یادم میاید زمانی امین قضایی در نوشته ای در همان روزهای اول زندانی رفتن بازداشتیهای دانشجویان چپ معتقد بود که زندانی رفتن دیگران که از چپ نیستند هیچ اهمیتی برای من ندارد. او تنها برای کسانی فعالیت میکند که خودش به ازادیخواهی و فعالیت انها ایمان دارد. به نظرم اگر چین نتئوریهایی در چپ ظهور نماید یک فاجعه بزرگ خواهد بود. همین طور که چنین نظرات تاسف اوری را را اخیرا در قالب شعارهای طرفداران مقاومت در زندان و یا مخالفین فعالیت علنی و کمونیزم کارگری بارها به زبان رانده شده و کاملا مشخص است که از دستگیرهای اذر سال گذشته بسیار راضی و خشنود هستند و ان را دست مایه ای برای ارائه تدریس در باب "تجربه هایی از ماجراهای تلخ گذشت"ه و" گامهای ضروری و سنجیده "ارزیابی کردند. کاملا میتوان خنده زیر لبی انها را در هنگام زندانی رفتن بسیاری دوستان تجسم نمود. (کاری هم به غلط بودن فرضیات انها ندارم).
به هر رو باید از عابد توانچه و هر زندانی سیاسی دیگر بدون قید و شرط حمایت نمود. مهم نیست که چه میشود و از چه کسی حمایت میکنیم مهم این است که بدانیم هیچ زندانی سیاسی نباید وجود داشته باشد. این اخرین روزهایی که میتوان کاری برای عابد نمود را باید با قدرت به پیش ببریم . از همین حالا خود را برای دست بالا گرفتن در هنگام دادگاه های دیگر دانشجویان چپ که از شهریور اغاز میشود اماده کنیم....

No comments: