Wednesday, January 03, 2007

محبوبترين کارتونهاي دوران کودکي







محبوبترين کارتونهاي دوران کودکي
خانواده دکتر ارنست، رامکال، پرين، بچه هاي مدرسه والت، آن شرلي، سارا (پرنسس) کوچولو، بنر، نيک و نيکو، لوسي و مهاجران، آنت و قصه هاي آلپ و حنا، دختري در مزرعه...
براي نوجوانان امروزي که وقت فراغتشان را بين وبگردي و تماشاي جديدترين فيلمهاي روز در شبکه هاي ماهواره اي مي گذرانند، دشوار است تصور کنند که بخش اعظم شخصيتهاي کارتوني که روياهاي کودکان دهه شصت و اوايل هفتاد را شکل مي دادند، همگي از خط توليد يک شرکت ژاپني بيرون آمده بودند.
در دوران تحريم اقتصادي، جنگ و غرب ستيزي، شرکت ژاپني نيپون فرصت يافته بود تا با محصولات ارزانترش، بازار برنامه هاي کودکان را در تلويزيون ايران به انحصار خود در آورد. کودکان ايراني، داستانهاي مشهور غربي همچون تام ساير، هکلبري فين، دور دنيا در هشتاد روز، بابا لنگ دراز و حتي افسانه ايراني «سندباد بحري» را هم به روايت نسخه هاي ژاپني نيپون مي ديدند.
در کنار آنها، شماري از کارتونهاي غربي هم (که بازمانده از دوران پيش از انقلاب يا نخستين سالهاي پس از آن بودند و بسياري از آنها گرايش آموزشي داشتند) به سهم يک ساعته کودکان از تلويزيوني راه مي يافتند که آکنده از اخبار و اعلاميه هاي جنگ بود.
اين جيره روياهاي ارزان قيمت، روزي دو نوبت عرضه مي شد؛ صبحها براي دانش آموزاني که بعدازظهر به مدرسه مي رفتند و تکرارش در بعدازظهر براي کساني که صبح، سر صف و کلاس بوده اند.
ابراهيم ايوبي، که حالا حقوقدان و وکيل دادگستري است به ياد مي آورد که گاهي هفته ها که «صبحي» بود، براي آنکه زودتر قسمت تازه کارتون محبوبش را ببيند، خود را به مريضي مي زد و به مدرسه نمي رفت تا خانه بماند و پاي تلويزيون بنشيند.
با گذشت نزديک به دو دهه، نويسندگان مجله زيگ زاگ، همزمان با روز جهاني کودک و تلويزيون، کارتونهاي محبوب دوران کودکي خود را برگزيده اند

خانواده دکتر ارنست
نام اصلي: فلون در جزيره شگفت انگيز، بر اساس: خانواده سوئيسي رابينسون (يوهان داويد ويس -1812)، محصول: نيپون (ژاپن)- 1981،
50
قسمت 26 دقيقه اي
در اين نسخه کارتوني، فلون دختر 10 ساله و پرجنب و جوش خانواده، محور داستان است. پدر او، دکتر ارنست نامه اي از دوست انگليسي خود دريافت مي کند که حالا در استراليا اقامت دارد و از دکتر ارنست هم مي خواهد تا به او بپيوندد زيرا در اين سرزمين مهاجران، به شدت به پزشک نياز است. اعضاي خانواده، تصميم مي گيرند تا خانه قديمي خود در برن را ترک کنند و راهي سفر دريايي به سوي استراليا شوند اما سرانجام سرنوشت آنها را به صورت کشتي شکستگاني به ساحل اين جزيره مي رساند. خانواده دکتر ارنست تلاش مي کنند تا خود را با وضعيت تازه تطبيق دهند و با استفاده از منابع غني موجود در جزيره و بقاياي کشتي شکسته، زندگي را از نو سروسامان دهند. در اين ميان، سازندگان کارتون قصد داشته اند تا با روايت ماجراهاي فلون کنجکاو و پرشور، بر اهميت نقش خانواده و لذت زندگي در ميان طبيعت بکر تاکيد کنند..
پلنگ صورتي
خالق: فريتز فره لنگ، محصول: دو پاتي-فره لنگ و يونايتد آرتيستز (آمريکا) - 1963 تا حال حاضر، 124 قسمت رنگي، قالب کلاسيک: قطعه هاي شش دقيقه اي
شخصيت کارتوني پلنگ صورتي، ابتدا براي تيتراژ آغازين و پاياني فيلمي به همين نام (ساخته بليک ادواردز) طراحي شد. اما محبوبيتش چنان بالا گرفت که در تيتراژ همه فيلمهاي بعدي مجموعه پلنگ صورتي (به جز «تيري در تاريکي») حضور يافت و مجموعه اي از فيلمهاي کوتاه کارتوني بر محور همين شخصيت ساخته شد. تم به ياد ماندني موسيقي فيلم پلنگ صورتي که ساخته هنري مانچيني است، اين فيلمهاي کوتاه کارتوني را نيز همراهي مي کنند. کارتونهاي پلنگ صورتي با مايه هاي سوررئال و انتزاعي داستانش و حرکات پانتوميم وار شخصيت اصلي، تاثير چشمگير بر تحول و پيشرفت آثار انيميشن داشته و علاوه بر محبوبيت عام، مورد توجه و تحسين منتقدان هم قرار گرفته است. در اين فيلمهاي کوتاه، علاوه بر شخصيت اصلي، شخصيتهاي فرعي به يادماندني و مشهوري همچون بازرس، مورچه و مورچه خوار حضور مي يابند.
بامزي، قوي ترين و مهربان ترين خرس دنيا
خالق: رون آندرياسون، محصول: سوئد - 1966 تاکنون، چندين قسمت سياه و سفيد در دهه شصت و هفت قسمت رنگي در اوايل دهه هفتاد ميلادي
بامزي، خرس قهوه اي مهرباني است که با خوردن کوزه اي از عسل که مادربزرگش براي او تهيه مي کند، قدرت مي گيرد. دوستان نزديک بامزي، ليلي اسکات، يک خرگوش سفيد ترسو و اسکالمان (در انگليسي: پرفسور شل بک، در فارسي: شلمان) لاک پشت نابغه و مخترع هستند. داستان بامزي در طول چهار دهه دنبال شده و بسط يافته است تا جايي که امروز بامزي، چهار فرزند و ليلي اسکات يک فرزند دارد. شخصيت بامزي ابتدا در سال 1966 با مجموعه اي از فيلمهاي کوتاه تلويزيوني معرفي شد و همزمان به صورت کميک استريپ هفتگي در روزنامه به چاپ رسيد. اما از سال 1973 شخصيت بامزي که به سرعت به شهرت و محبوبيت رسيده بود، داراي مجله اختصاصي خود شد. مجله مصور بامزي، اهداف آموزشي دارد و در صفحات ويژه «مدرسه»، شخصيتهاي داستاني به خوانندگان درباره حيوانات، فرهنگهاي بيگانه، جهان و ساير موضوعات آموزش مي دهند. بامزي و دوستانش، اصول اخلاقي خود را دارند و به شدت عليه نژادپرستي، زورگويي و خشونت موضع مي گيرند.
بابا لنگ دراز
براساس کتابي به همين نام
شخصيت اصلي داستان، جروشا «جودي» آبوت دختر سرزنده و باهوشي است که در يک پرورشگاه بزرگ مي شود اما با پشتيباني مالي حامي ناشناس خود مي تواند به مدرسه خصوصي راه يابد. جودي که حامي خود را نمي شناسد و فقط در يک نگاه از پشت سر ديده است، او را «بابا لنگ دراز» مي نامد و اغلب درباره زندگي و فعاليتهايش به او نامه مي نويسد (رمان در قالب همين نامه ها روايت مي شود). جودي در مدرسه به سختي تلاش مي کند تا فاصله فرهنگي خود با جامعه پيرامونش را که ناشي از بزرگ شدن در انزواي پرورشگاه است، جبران کند. در پايان، «بابا لنگ دراز» خود را معرفي مي کند.

همينه;نام اصلي: پت و مت پيش از آن: و همينه
خالق: لوبومير بنش، ولاديمير ژيرانک، محصول چکسلواکي -1976 تا 2005، 78 قسمت رنگي
شخصيتهاي اصلي اين مجموعه عروسکي، دو کارگر و تعميرکار دست و پا چلفتي هستند که در هر قسمت مي خواهند مشکلي را حل کنند اما هرچه تلاش مي کنند، مشکل پيچيده تر مي شود و مشکلات جانبي بيشتري پديد مي آيد. در آخر، با احمقانه ترين و پردردسرترين شيوه به راه حلي دست مي يابند که از آن «رضايت» دارند. دو شخصيت عروسکي ابتدا در فيلم کوتاهي به نام «متفکران» حضور يافتند و سپس مجموعه تلويزيوني مستقلي بر اساس اين شخصيتها با عنوان «و همينه!» ساخته شد. در اين زمان بود که شکل و ظاهر آنها به صورت کنوني طراحي شد. عاقبت در سال 1989 اين شخصيتها داراي نامهاي پت و مت شدند و مجموعه تلويزيوني آنها هم به همين اسم ناميده شد.
تام و جري
خالقان: ويليام هانا، جوزف باربرا، محصول: مترو گلدوين ماير و کمپاني هاي ديگر - از 1940
تا حال حاضر
اين موش و گربه، بازيگران يکي از ستايش شده ترين و محبوبترين کارتونهاي هاليوود هستند. داستان درگيري هاي تام و جري که هر بار در قالب يک فيلم کوتاه کارتوني با موضوعي مستقل روايت مي شود، بيش از شش دهه است که تماشاگران تلويزيون و سينما را سرگرم مي کند. شخصيتهاي تام و جري علاوه بر کارتونهاي تلويزيوني به فيلمهاي سينمايي، بازي هاي کامپيوتري و کتابهاي مصور هم راه يافته است. گذشته از اين، در بسياري از آثار سينمايي و ادبي ديگر هم ارجاعات و اشاراتي به اين مجموعه کارتوني شده است. به طور خاص، عبارت «تام و جري» کنايه اي از دشمني بي دليل، بي هدف و پايان ناپذير شده است، چنان که مضمون اصلي مجموعه، «دعواي موش و گربه» هم از قديم به چنين معنايي به کار مي رفت. پس از خالقان اصلي مجموعه، جين دايچ، کارتونيست آمريکايي مقيم پراگ و چاک جونز، کارگردان آمريکايي که با لوني تونز و شخصيتهايي چون باگز باني، دافي داک و رودرانر و کايوت شهرت دارد، قسمتهايي از تام و جري را در دهه شصت ساخته اند.
تنسي تاکسيدو و چاملي
نام اصلي: تنسي تاکسيدو و داستانهايش. محصول: توتال تلويژن براي تلويزيون سي بي اس (آمريکا) - از 1963 تا 1966
داستان اين مجموعه کارتوني محبوب که در کنار سرگرمي اهداف آموزشي هم دارد، بر محور يک پنگوئن به نام تنسي تاکسيدو و دوستش چاملي که يک شيرماهي است شکل مي گيرد. اين دو دوست در باغ وحشي زير نظر يک نگهبان تندمزاج به نام استنلي لوينگستون زندگي مي کنند. آنها اغلب از اين باغ وحش فرار مي کنند و در دنياي بيرون به دردسر مي افتند. وقتي از حل مشکل و دردسر خود عاجز مي شوند به سراغ دوستشان، آقاي ووپي که استاد دانشگاه است مي روند. آقاي ووپي در هر زمينه اي اطلاعات وسيعي دارد که با کمال ميل در اختيار دوستانش مي گذارد و با کمک يک تخته سياه سه بعدي که از کمد درهم و برهمش بيرون مي کشد، توضيح مي دهد. تنسي تاکسيدو و چاملي، سپس تلاش مي کنند تا اطلاعات تازه خود را براي حل مشکلي که به آن دچار شده اند به کار ببرند اما نهايتا به دردسر بزرگتري با استنلي، نگهبان باغ وحش دچار مي شوند. بازيگري که در اين مجموعه به جاي تنسي تاکسيدو حرف زده است، بيست سال بعد در نقش بازرس گجت گويندگي مي کند.
مهاجران
نام اصلي: رنگين کمان جنوبي، محصول نيپون، ژاپن - 1982، 50 قسمت 26 دقيقه اي
در حافظه کساني که از کودکي خود سالهاي بيشتري فاصله گرفته اند، قصه هاي اين مجموعه و حتي گاهي هويتش با «خانواده دکتر ارنست» اشتباه مي شود. اينجا هم بار ديگر با داستان سفر يک خانواده اروپايي به قلب طبيعت بکر استراليا روبرو هستيم: اما خانواده لوسي، برخلاف خانواده «سوئيسي» دکتر ارنست، از انگلستان به استراليا مهاجرت مي کنند تا يک مزرعه بزرگ را اداره کنند. آغاز زندگي تازه با نااميدي و ناکامي تمام همراه است. روزهاي دردناک نوميدي شان تا زماني که سرانجام زمين مزرعه شان را صاحب مي شوند ادامه دارد. با وجود اين، لوسي و خواهرانش از تجربه هاي متنوع و تازه خود، از جمله کشف حيوانات عجيب و غريب و آشنايي با بوميان و ديدار با آدمهاي جديد لذت مي برند.
بارباپاپا
براساس مجموعه کتابي به همين نام نوشته آنت تيسون و تالوس تيلور، محصول: فرانسه 1975، 40
قسمت پنج دقيقه اي
مجموعه کتابهاي مصوري که نخستين بار در دهه هفتاد به زبان فرانسه انتشار يافت و سپس به دهها زبان ديگر ترجمه شد، نام «بارباپاپا» را به دو معنا به کار مي برد؛ هم نام شخصيت اصلي کتاب است و هم «نوع» يا «گونه» موجوداتي که اين شخصيت به آن تعلق دارد. کلمه بارباپاپا به قرينه از واژه فرانسوي
barbe à papa
ساخته شده که به معناي پشمک است. بارباپاپا خود يک موجود صورتي رنگ است که در حالت عادي شکلي شبيه گلابي دارد اما مي تواند به هر شکلي درآيد. او در ميان زندگي آدمها بر خورده و سعي مي کند که خود را با اين سبک زندگي تطبيق دهد. او پس از ماجراهاي شگفت انگيز فراوان، با زني هم‌نوع خود به نام بارباماما آشنا مي شود که سياه رنگ است. آنها هفت بچه (باربابيبي) به دنيا مي آورند که هريک به رنگي هستند: باربازو (زرد، پسر، عاشق حيوانات)، باربالالا (سبز، دختر، عاشق موسيقي)، بارباليب (نارنجي، دختر، عاشق کتاب)، باربابو (سياه و پشمالو، پسر، عاشق هنر)، باربابل (ارغواني، دختر، عاشق زيبايي)، باربابرايت (آبي، پسر، عاشق علوم)، باربابراوو (قرمز، پسر، عاشق قدرت و پهلواني).
حنا، دختري در مزرعه
نام اصلي: کاتري، دختر گاوچران، محصول نيپون (ژاپن) - 1984، 49 قسمت 26 دقيقه اي
يکي ديگر از محصولات شرکت نيپون که در غياب توليدات پرطرفدار (و گران قيمت تر) بين المللي به بازار ايران راه پيدا کرد و در ميان تماشاگران خردسال آن دوران محبوب شد. داستان فرزندي که به دنبال مادرش مي گردد، مضمون آشناي سريالهاي ژاپني آن دوران، از جمله هاچ زنبور عسل، در اينجا هم تکرار مي شود؛ کاتري (حنا) با پدربزرگ و مادربزرگش در مزرعه اي در فنلاند زندگي مي کند و منتظر است مادرش که براي کار به آلمان رفته بازگردد. اما جنگ جهاني آغاز مي شود و کاتري (حنا) با وقايع ناگوار بسياري روبرو مي شود از جمله قادر به برقراري ارتباط با مادرش نيست. اما او اين دشواري ها را با سخت کوشي و اراده قوي تحمل مي کند و همواره از محبت و علاقه اطرافيانش برخوردار است

بنر
نام اصلي: بنر تيل، داستان سنجاب خاکستري، بر اساس داستانهايي از ارنست تامپسون ستون، محصول: نيپون (ژاپن) - 1979، 26 قسمت 26 دقيقه اي
باز هم ماجراي جدايي از مادر (نامادري) در يکي از محصولات نيپون که داستان آن اين بار، همچون مجموعه ديگري از ساخته هاي همين شرکت (دهکده حيوانات با نام اصلي ميشا) در ميان حيوانات مي گذرد. سنجابي کوچک اندکي پس از به دنيا آمدن به مزرعه اي مي آيد و از بخت بد به دست انساني گرفتار مي شود که قصد دارد او را به گربه دست آموزش بدهد تا بخورد. اما دل گربه به حال سنجاب کوچک مي سوزد، او را به فرزندي قبول مي کند و نام بنر بر او مي گذارد. بنر و مادر گربه اش با شادماني در مزرعه زندگي مي کنند اما خوشبختي انها طولي نمي کشد؛ مزرعه آتش مي گيرد، بنر از مادرش جدا مي شود و ناچار به جنگل فرار مي کند؛ جايي که با حيوانات جنگلي روبرو مي شود و ماجراها و دشواري هاي مختلفي را تجربه مي کند

پسر شجاع
نام اصلي: ماجراهاي دون چاک، محصول
KNACK
(ژاپن)- 1975، 26 قسمت نيم ساعته، دنباله: داستانهاي تازه دون چاک، 1976، 73 قسمت
در رقابت ميان نيپون و توئي، دو توليدکننده بزرگ انيميشن در ژاپن
، KNACK
جزو شرکتهاي ناکامي است که هرگز نتوانسته چنان موفقيتي را به دست آورد و صرفا به توليد محصولات تقليدي و ارزانتر که بيشتر بازار صادراتي دارند دلخوش بوده است. اين شرکت همچنين در توليد کارتونهاي پورنوگرافيک هم دست داشته است. با وجود اين، يکي از محصولات آن، «ماجراهاي دون چاک» و دنباله اش توانست جايگاهي ميان کودکان ژاپني پيدا کند و به محبوبيت برسد. اين کارتون در ميان بچه هاي ايراني هم به شهرتي (شايد بيش از ژاپن) رسيد؛ تقريبا همه بچه هايي که در دهه شصت و اوايل دهه هفتاد تماشاگر برنامه کودک بوده اند، «پسر شجاع» را به ياد مي آورند. اين مجموعه، ماجراهاي يک سگ آبي جوان و شجاع به نام چاک (پسر شجاع) را بازگو مي کرد که لباس سرهمي آبي مي پوشيد. وقتي چاک و دوستان کوچکش به دردسر مي افتادند، او معمولا به سراغ پدرش مي آمد تا کمک بگيرد. تمام شخصيتهاي اصلي اين مجموعه در فارسي با نامهاي کلي خوانده مي شدند، از جمله: پسر شجاع، خانم کوچولو، خرس مهربون، شيپورچي، خرس قهوه اي و ... پدر پسر شجاع!
رامکال
نام اصلي: راسکال، محصول نيپون (ژاپن)- 1977، 52 قسمت 26 دقيقه اي
اين بار حيوانات و انسانها کنار هم در يکي از محصولات نيپون نقش آفريني مي کنند، گرچه اين همزيستي پايدار نيست؛ استرلينگ نورث، پسر خوش قلبي است که حيوانات را خيلي دوست دارد. او يک روز يک بچه راکون را در جنگل پيدا مي کند. استرلينگ راکون را راسکال (رامکال) مي نامد و به خانه مي برد. از اين به بعد، رامکال همراه هميشگي استرلينگ مي شود. همه چيز به خوبي پيش مي رود تا آنکه يک روز ذرت شيرين زير زبان رامکال مزه مي کند و او شبانه به مزرعه ذرت همسايه يورش مي برد. استرلينگ درک مي کند که همزيستي انسان با حيوانات وحشي واقعا دشوار است. داستان زماني که باد و بوران سنگين، گله دامهاي پدر استرلينگ را به کلي تلف مي کند، تلختر مي شود. استرلينگ بايد به دبيرستاني در ميلواکي برود. رامکال حالا بزرگ شده است و استرلينگ تصميم مي گيرد او را به محيط طبيعي اش در ميان درختان جنگل باز گرداند. او رامکال را به کنار درياچه مي برد و رها مي کند تا به ميان درختان برود. خود او هم روز بعد شهرش را با قطار ترک مي کند و به سوي ميلواکي مي رود.
دختري به نام نل
نام اصلي: سرگرداني هاي دختري به نام نل، بر اساس رمان
The Old Curiosity Shop
يک نسخه ژاپني ديگر از رمانهاي غربي که باز هم مضمون جستجوي مادر را دارد. اين بار نل ترنت در بريتانياي عهد ديکنز به همراه پدربزرگش به دنبال مادرش مي رود. اما همراهي اين پدربزرگ که در داستان ديکنز از ناچاري و فشار مالي به قمار رو آورده است، نمي تواند کمکي به جستجوي نل بکند. برادر نل که بيشتر با موهاي بلندي به ياد آورده مي شود که صورتش را مي پوشاند، هم از شخصيتهاي مجموعه کارتوني بود. سازندگان مجموعه قصد داشته اند با آفريدن موقعيتهايي، علاوه بر ماجراجويي و درام، عنصر کمدي را هم به داستان بيفزايند اما وحشت و بدبختي نل و تصوير سياه بريتانياي قرن نوزدهم (که از آثار ديکنز برگرفته شده) فضاي کارتون را تيره تر مي کند. شايد به دليل همين تيرگي، يکي از اعضاي مجله زيگ زاگ در پاسخ به نظرخواهي محبوبترين کارتونها، نه تنها «دختري به نام نل» را در فهرست کارتونهاي محبوب خود نياورد بلکه آن را در شمار مجموعه هايي که از آن نفرت داشت ذکر کرد. با اين حال، نل و پدربزرگ و جعبه موسيقي شان به اندازه کافي راي آوردند تا در ليست محبوبترينها جاي بگيرند!!
و ديگرانوقتي خاطرات کودکي را مرور مي کنيم، نامهاي بسياري هستند که در ياد و حافظه ما جاي باز کرده اند و هنوز به فهرست محبوبترين هايمان راه مي يابند. براي اعضاي مجله زيگ زاگ، اين نامها به يادماندني تر بوده اند
آنت، قصه هاي کوهستان آلپ (نيپون - ژاپن، 1983)،
واتو واتو، پرنده اعجاب انگيز (فرانسه، 1979- 1980)،
فوتباليست ها (نام اصلي: کاپيتان سوباسا - توئي - ژاپن، 1983 تا 1986)،
ماجراهاي گاليور (هانا و باربرا - آمريکا، 1968)،
سرنديپيتي، جزيره ناشناخته (نام اصلي: ماجراهاي سرنديپيتي: دوستان روي جزيره پيور - فوجي - ژاپن، 1983)،
پت پستچي (بي بي سي - بريتانيا، 1981)،
پروفسور بالتازار (يوگوسلاوي، 1967 - 1971)،
چوبين (نام اصلي: چوبين، کودک ستاره - تاتسونکو - ژاپن، 1974)،
يوگي و دوستان (نام اصلي: دارودسته يوگي - هانا و باربرا، 1973)،
باخانمان (نام اصلي: داستان پرين، نيپون - ژاپن، 1978)،
سندباد بحري (نيپون - ژاپن، 1975)،
بل و سباستين (ژاپن، 1981)،
ماجراهاي پينوکيو (نيپون، 1976)،
مزرعه سبزيجات (نام اصلي: گياهان - بي بي سي - بريتانيا، 1968)،
رابين هود (والت ديزني - آمريکا، 1973)،
بچه هاي مدرسه والت (نام اصلي:
Cuore،
نيپون، 1981)،
گوريل انگوري (هانا و باربرا - آمريکا، 1975)،
پاپاي (پارامونت کارتون - آمريکا، 1960 - 1962)،
لوک خوش شانس (هانا و باربرا و موريس - آمريکا و بلژيک، 1983 تا 1991)،
سايمون در سرزمين نقاشي هاي گچي (فيلم فير - بريتانيا - 1976)،
دهکده حيوانات (نام اصلي: ميشا - محصول نيپون، 1979) و
...
همچنين توليدات ايراني: شهر موشها، مدرسه موشها، برگرفته از مجله اينترنتي زيگ‌زاگ
منبع گروه روزنه

No comments: