Sunday, January 21, 2007

ما تمام زندگی را میخواهیم

ما تمام زندگی را میخواهیم
در جواب به وبلاگ چپ نو
روژان امید - اصفهان


من هم مقاله ای که در وبلاگ چپ نو نوشته شد ، به بهانه عکسی که در نشریه سازمان جوانان کمونیست چاپ شده بود (که یک جوانی روی سینه اش نوشته سکس، موزیک، لنین، دوستتان دارم!) را خواندم . همانموقع جوابش را نوشتم و متاسفانه نتوانستم زود تر از این تایپش کنم
چند نکته در مورد آن دارم . اول اینکه خواسته هایی که این جوان به صورت نوشته های روی بدنش مطرح کرده انتظاراتی است که اکثر جوانان در ایران امروز از زندگی شان دارند. و نه پیچیده است نه بی ارزش! می خواهند روابط آزاد داشته باشند و هیچ شخص یا نهادی، با هر نامی مذهب ، قانون و... حق تعیین تکلیف برای آنها را نداشته باشد. میخواهند بدون واهمه بتوانند عقایدشان را بیان کنند. هر موزیکی که دلشان میخواهد گوش دهند. به کلامی ساده رفاه و آزادی میخواهند . اینها بدیهی ترین حقوق انسانی هر انسانی است . به نظر نویسنده این مقاله این جوان ارزشی برای تحلیل ندارد! اما به نظر من تحقیر این شخص ، یعنی تحقیر بدیهی ترین خواسته های جوانان ایران و چشم بستن به روی واقعیت بزرگی که در دل جامعه جاریست و قبل از آن یعنی فاقد ارزش دانستن نیازها و خواسته های انسانی است. کسی که دم از حقوق انسانی میزند ، خود را سوسیالیت میداند ، اما بدیهی ترین آزادیها ونیازهای انسانها را بی ارزش میخواند نه میتواند نماینده جوانهای ایرانی باشد و نه نماینده هیچ جنبشی انسانی. بیان این خواسته ها در کنار هم اتفاقا این را میرساند که جنبش ما تا چه حد پایه هایش بر روی زمین و جامعه ایران به صورت خاص بنا شده
و نکته بعد اینکه ما همه جا نه تنها گفته ایم که انقلاب پدیده ای اجتماعی است ، تحولی است که از توده ها بر میخیزد وما به عنوان یک حزب در شرایط انقلابی میخواهیم رهبری انقلاب را به دست بگیریم ومهر واقعی آنرا بر آن بزنیم و سوق دهنده آن به رادیکال ترین خواسته های انسانی باشیم ، بلکه ما خود را معمار انقلاب میدانیم . شکل دهنده و به وجود آورنده آن و این آن نکته ایست که نویسنده ظاهرا فراموش کرده و متوجه نشده. ما چنین ادعایی میکنیم و برای آن و در جهت رسیدن به آن هم تلاش میکنیم . حزبی که چنین ادعایی میکند خود را در حد این ادعا میبیند و ظرفیتش را در خود میبیند، رادیکالیزمش را میرساند . حزبی هستیم که " تنها اگر ما را با حرکات عملی و پراتیکمان بسنجند و دیگران را با تئوری و ادعا هایشان ، باز ما جلو تریم." گویا این دوستمان ترجیح میدهند همچنان در جونیوریزم چپ سنتی بمانیم و ادعایی نداشته باشیم و اهداف خرد و چشم اندازهایی محفلی برای خودمان تعریف کنیم. با مثالهایی که زده اند به خوبی پیداست که دودشان از کجا بر میخیزد. این یکی از تفاوتهای ماست
معلوم است که ما هیچ زمانی دم از ایثار و فداکاری و مفاهیم مذهبی ، بو افتاده و پوسیده ای از این دست نمیزنیم که در طول حیاتشان به خوبی ثابت کرده اند چه نسخه ای برای انسانها میپیچند . ما برای جان یک یک انسانها ارزش قائلیم . اگر شما و امثال شما خیلی به حزب بازی و فعالیت سیاسی بازی علاقه مندید ، علاقه مندان و فعالین س ج ک اتفاقا همه کسانی هستند که دوست دارند زندگی ای لبریز ازتفریح ، آرامش، نشاط ، تحصیل و ... داشته باشند و این را برای همه انساهای زمین میخواهند و اگر امروز فعالیت سیاسی میکنند به این علت است. من به عنوان یک جوان هرگز حاضر نیستم جزو گروه یا حزبی باشم که اولین شرط بودن در آن یا مثلا عضو شدنش اعتقاد به مفاهیمی باشد که شما خصلت چپ ایران میدانید
من جوان امروز نماینده چپ ایران هستم نه آنچه شما میگوئید
در مورد 16 آذر همین بس که آنزمان که همه سر در لاکشان فرو برده بودند که آی سرکوب و خفقان است و امسال خبری نخواهد شد ، ما بودیم که 16 آذر سوسیالیتی را روبروی جنبش دانشجویی میدیدم
در مورد اینکه چرا هیچ زندانی سیاسی حتی منتسب به "حکک" وجود ندارد؟ اول اینکه امروز شعورسیاسی و درک اجتماعی مردم در ایران تا حدی بالاست که حتی هر نوجوانی هم که درگیر هیچ قضیه سیاسی نباشد به خوبی ابعاد زندانها و شکنجه های مخفی این رژیم کثیف را میداند. در جواب شما همین بس که در تجمع اعتراض آمیز کارگران کردستان استاندار آنها را مورد باز خواست قرار میدهد که چرا هر اتفاقی که اینجا میافتد و اعتراضی که میشود در رسانه های حکک منعکس میشود ؟ و کارگران با روحیه ای بسیار تهاجمی پاسخ میدهند : حق وحقوق ما را بدهید تا آنها هم انعکاس ندهند! ببینید جامعه کجاست ، طبقه کارگر کجا ایستاده و شما کجا ایستاده اید!
و اما یکی از هزاران نکته رندانه ای که در صحبتهای این نویسنده و اصولا هر جایی که این دست تفکرات صحبت میکنند وجود دارد اینکه ، آنجا که مسئله سازماندهی و کار کردن برای اتفاقات مهم و جاری در دل جامعه است ، مربوط به حزب کمونیست کارگری و خواسته های چپ جامعه نیست و "س ج ک" آنرا به خود میبندد و خیالبافی و توهم پردازی میکند اما آنجا که نوبت به بروز خواسته هایی همچون سکس ، موزیک ، دیدگاه سیاسی و...( از نظر ایشان لمپنی و فاقد ارزش) میرسد انعکاس و تاثیر جنبش ماست!! دوست عزیز اگر شما دو تقسیم بندی برای این جنبش میبینید ( چون ما آنها را در کنار هم و وجوه ابراز وجود متفاوت یک واقعیت میدانیم) سازمان جوانان کمونیست و به طور کل "ح ک ک" خود را نماینده و تاثیر گزار بر هر دو وجه واقعیت جامعه میداند . موثر بر شکل بیان خواسته های مردم و موضع گیری احزاب سیاسی دیگر در قبال این خواسته ها. این ندیدن ما نیست بلکه بستن چشمانتان به روی ما و انکار واقعیتی است که آنقدر بزرگ و ملموس هست که نتوانید انکارش کنید . " ح ک ک" فعالیت ، اعتراض و مبارزه سازمان میدهد و مدعی آنهم هست و همه جا دفاع هم میکند
جنبشی که هیچ فعالیت عملی اجتماعی برای عرضه ندارد و در گوشه ای خموده است به ناچار تنها به چالش کشیدن دیگران میپردازد و از آن چیزی دفاع میکند که خوب یابد روزی بوده
مطلب آخر در مورد آلوده نکردن چهره چپ ایران. دوست عزیز ظاهرا تابوهای شما تمام نشدنی است. جنبش ما از ابتدای پیدایشش تابوها را شکسته وما میخواهیم خط پایانی بر همه شان بکشیم . بر همه آن چیزهای که دست و پای بشر را برای زندگی بسته اند. به این دلیل است که می گوئیم ما با طراوت ترین و واقعی ترین و رادیکال ترین خواستهای انسانی رانمایندگی میکنیم . از شما هم دعوت میکنیم از این عقب ماندگی دست بردارید و به صف مردم واقعی، به صف انسان آزاد و زمینی، به صف کمونیست های کارگری بپیوندید

No comments: