Sunday, October 21, 2007

سونامی از نوع مخفی!

در حاشیه ورود و خروج مخفیانه احمدی نژاد به دانشگاه تهران
نوید مینائی

طی یکی دو هفته گذشته اتفاقات مهمی در ایران رخ داده است که خصلت نمای وضعیت جامعه ایران و موقعیت جنبش اعتراضی و سرنگونی طلبانه مردم است. حکومت اسلامی بعد از ماه ها سرکوب و شکنجه و اعدام و بی حجاب گیری و نمایش های تلویزیونی اعترافگیری و تمام زور و ضربی که به کار برد در مقابل جامعه ایی قرار گرفته که از هر زمانی تعرضی تر است. اگر حکومت احساس می کرد موفق شده و جامعه را عقب زده و خانه نشین کرده، دست از تلاش هایش بر می داشت. ولی نه حکومت این رفتار را از خود نشان داده و نه جامعه شاخص های عقب نشینی را از خود بروز داده است. برعکس، مشاهدات زیادی که در عرض یکی دو هفته اخیر در جامعه دیده شده اند ادامه روند مبارزه مردم با حکومت اسلامی و گسترش آن را نشان می دهند.
اتفاق اول اعتراضات پرقدرت ۴۰۰۰ کارگر نیشکر هفت تپه بود که در طول ۱۱ روز اعتصاب هماهنگ –و خطر گسترش اعتراضات به سایر نقاط خوزستان- توانستند دولت و کارفرما را عقب برانند و بخشی از حقوق معوقه خود را بگیرند. این اعتصابات در حالی صورت می گیرد که حکومت اسلامی با دستگیری و شکنجه فعالین کارگری می خواست اعتراضات کارگری را در جامعه خفه کند. حکم شلاق و زندان برای فعالین کارگری ربودن اسانلو نگهداری صالحی در بد ترین شرایط در زندان و چندین مورد دستگیری و حملات شبانه به منازل فعالین کارگری توسط نیروهای سرکوب حکومت، تلاش های عقیم مانده حکومت برای ساکت کردن کارگران بود. اما نتیجه درست عکس شده است. در همین اعتصاب هفت تپه فضای اعتراضی که داشت تمام مناطق اطراف نیشکر هفت تپه را می گرفت، از کشت و صنعت کارون تا کاغذ سازی شوشتر، از طرفی بی نتیجه ماندن سرکوب و دستگیری و وعده های توخالی و تلاش حکومت و کارفرما برای ایجاد تفرقه در میان کارگران باعث شد حکومت عقب نشینی کند. یعنی در مجموع به جای اینکه حکومت دست بالا بگیرد، این کارگرانند دارند با اعتماد به نفس تر میشوند!
برگزاری جشن هایی به مناسبت روز جهانی کودک در چندین شهر ایران، از دیگر اتفاقات مهم روزهای گذشته بود. مدافعین حقوق کودک چندین شهر ایران در فضایی رادیکال و سراپا اعتراض به وضع موجود خواهان زیر و رو شدن این دنیای وارونه شدند. اعلام کردند همه مصیبت ها و سختی ها بشر و به ویژه کودکان ناشی از نظام سرملیه داری داریست و باید این دنیای وارونه را بر سر پایش نشاند. اعدام ها جلوی چشم کودکان قرار بود بچه های آن جامعه و فعالین دفاع از حقوق کودکان را بترساند، اما امسال درست عکس اینرا نشان داد. مراسم ها وسیع تر و رنگی تر و شادتر و پرجمعیت تر بود. شعارها رادیکال تر و سوسیالیستی تر!
اما اتفاق دیگری که در هفته گذشته افتاد ورود و خروج مخفیانه "سونامی!" جمهوری اسلامی از در پشت سالن اجتماعات در دانشگاه تهران بود! سونامی نامی بود که حکومت اسلامی می خواست به احمدی نژاد بدهد. تیتر کیهان درست روز بعد "انتخاب" ایشان بود. یعنی او می آید و همه اعتراضات را جارو می کند. با آمدنش همه صدا ها در گلو خفه می شود "صدای پای دیکتاتور" هم که ۲ خردادی ها در روزهای انتخابات ریاست جمهوری می گفتند اشاره به همین اقتدار سونامی گونه احمدی نژاد داشت. کابینه ایی تشکیل داد از نظامیان و سپاهیانی که ضد انسانی ترین رفتار ها را در پرونده خود داشتند. هر چه خشن تر و ضد انسانی تر، در کابینه احمدی نژاد رتبه ایی بالاتر! "طرح ارتقاء امنیت اجتماعی" به منظور سرکوب جامعه و فعالین اجتماعی چندین ماه است که آغاز شده است. شکست فاز اولش را که همان روزهای اول اعلام کردند. ولی در ادامه این سونامی روز ۲۰ آذر فرمانده لشکر سونامی، احمدی نژاد، در دانشگاه امیرکبیر هو شد! عکسش را پاره کردند و آتش زدند، و فریاد زدند "رئیس جمهور فاشیست دانشگاه جای تو نیست!" و احمدی نژاد را با خفت و خواری از دانشگاه انداختند بیرون. البته آن روز احمدی نژاد از درهای جلوی سالن و جلو چشم و در حضور دانشجویان وارد دانشگاه و خارج شد. طرح های سرکوب و دستگیری و شکنجه دانشجویان و بویژه دانشجوبان پلی تکنیک، صدور احکام کمیته های انضباطی و تمام تلاش حکومت برای سرکوب دانشگاه بعد از این واقعه و مراسم های سرخ ۸ مارس شدت بیشتری گرفت. اتفاقی که افتاد این بود که دانشجویان زندانی در نتیجه تلاش ها و مبارزات دانشجویان و نیروهای سرنگونی طلب به چهره های شناخته شده بین المللی تبدیل شدند و ادامه بازداشت آنان همراه با فشار به جمهوری اسلامی بود.
در هر صورت مهرماه امسال آمد و احمدی نژاد بعد از برگزاری یک سیرک موفق!! در آمریکا به تهران برگشت و قرار بود روز ۹ مهر به مناسبت آغاز سال تحصیلی در دانشگاه تهران سخنرانی کند. احمدی نژاد این روز را بی خیال شد! زیرا مطمئن نبودند بتوانند مراسم آبرومندانه ای برگزار کنند و می ترسید مایه شکست و حقارت هرچه بیشترشان بشود. به خاطر همین، روز ۱۶ مهر را اعلام کردند. از روزها قبل تیم های امنیتی برای ایجاد آرامش در دانشگاه تهران حضور داشتند هر جنبنده ایی را زیر نظر داشتند که مبادا به "سونامی!" آسیبی برساند. تعدادی از اوباش بسیجی را از روزها قبل دعوت کرده بودند تا در نقش دانشجویان متعهد ظاهر شوند. هیچ دانشجوی غیر دانشگاه تهرانی را سعی کردند راه ندهند مگر احمدی نژاد در امان باشد. ولی بیش از ۱۰۰۰ دانشجو از دانشگاه های دیگر وارد دانشگاه شدند. در حالیکه احمدی نژاد در حال سخنرانی برای جمع دوستان بود، دانشجویان به نمایندگی از جامعه، جامعه ایی که ماه ها سرکوب شده بود، اعدام شکنجه شده بود، فریاد می زدند، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر فاشیست، محمود احمدی نژاد عامل هر فقر و فساد و .... . اصلا قرار نبود چنین اتفاقاتی بعد از ماه ها بگیر و ببند صورت بگیرد. ظاهرا قرار بود همه ماست ها کیسه کنند، احمدی نژاد با سرافرازی وارد دانشگاه بشود و نتیجه موفقیت آمیز سرکوب را به رخ دانشجو و جامعه بکشد!
ولی تصویر اینگونه بود که سونامی را مخفیانه از در پشت کوچکترین سالن اجتماعات دانشگاه تهران در میان محافظینش وارد سالن کردند و در حالیکه تعدادی "خودی" در سالن به سخنانش گوش می دادند دانشجویان در بیرون از سالن در مقابل چشم جامعه فریاد می زدند و اعتراض می کردند، سخنرانی های غرا در باب آزادی زندانیان سیاسی ایراد میکردند. آخر سر هم سونامی را مخفیانه از سالن به کاخ ریاست جمهوری منتقل کردند! کسی که با قلدری آمده بود جامعه را سرجایش بنشاند مخفیانه می آید و می رود و کسی که قرار بود سرجایش بنشیند در ملاء عام در مقابل دوربین و چشم جهانیان اعتراض می کند و احمدی نژاد را عامل فقر و فساد می نامد.
حالا با این تصویر می توان گفت چه کسی از این مبارزه پیروز بیرون آمده است؟ آیا اعتراضات مردم، از کارگران هفت تپه گرفته تا مبارزات هر روزه زنان که طرح ارتقاء امنیت اجتماعی را در همان مرحله اول به شکست کشاندند تا مدافعین حقوق کودک شکست خورده اند و به محاق رفته اند یا سونامی جمهوری اسلامی که مخفیانه رفت و آمد می کند؟!
بدون شک جمهوری اسلامی تا وقتی که بتواند سرکوب کند سر کار می ماند و در سرکوبگری جمهوری اسلامی شکی نداریم ولی نتیجه سرکوب، مثل نتیجه هر پروژه دیگری گویای موفقیت آن است. پروژه سرکوب در ایران نه تنها نتوانست جامعه را عقب براند بلکه به ضد خودش تبدیل شده است. جامعه روز به روز تعرضی تر می شود و جمهوری اسلامی هم مثل همیشه چاره ایی به جز ادامه طرح شکست خورده اش ندارد.
ولی گرفتن تصویر درست از جامعه است که می تواند ما را برای ادامه مبارزه راهنمایی کند، ما جامعه ایی سراپا اعتراض و تهاجمی داریم باید سیاست ها را بر اساس پیشبرد مبارزات این جامعه تعیین کنیم. نقش ما در به وجود آمدن همین اوضاع غیر قابل انکار است چرا که نه ۲ خرداد را راه برون رفت از معضل جمهوری اسلامی دانستیم و نه سونامی را جدی گرفتیم و در به شکست کشاندن جفتشان نقشی اساسی داشتیم. راه ادامه مبارزه گسترش اعتراضات و ایجاد تشکل های کارگری و دانشجویی و غیره است. مبارزات و فضای جامعه را باید پاس داشت، بزرگ و قدرتمندشان کرد و جلوی چشم ها گرفتشان، فراخوان داد و حمایت برایشان جلب کرد، تریبونشان شد و سازمانشان داد. این ها کارهاییست که ما داریم می کنیم زیرا که باور داریم سونامی شکست خورده و جامعه در حال پیشرویست.

No comments: