Wednesday, June 04, 2008

نگاهى به اعتراضات اخير دانشجويي

يك توضيح. اين گفتگو متن پياده شده از برنامه تلويزيون انترناسيونال است كه اليا تابش زحمت آنرا كشيده است. نكات متعددى اينجا حول اعتراضات دانشجويي مطرح شده كه جا دارد در فرصت هاى ديگر همه جانبه تر و دقيقتر به آن بپردازيم. اما ميتواند شروعى براى بحث هاى مشروح تر باشد. اليا حالت محاوره اى اين گفتگو را حفظ كرده و ما فقط در چند مورد اديت مختصرى كرده ايم. ضمن تشكر از اليا از همه رفقا و خوانندگان نشريه نيز دعوت ميكنيم وارد بحث شوند و نظرات خود را بنويسند. جوانان كمونيست)

کيوان جاويد : خوش آمديد مصطفي صابر.
مصطفي صابر: خيلي متشکرم. با سلام به شما و به بينندگان عزيز.

ک.ج : مصطفي صابر ، اعتراضات بسيار زيادي همين حالا در دانشگاهها در جريانه. از جمله تجمع اعتراضي دانشجويان تهران به سهميه بندي جنسيتي در دانشگاهها طبق اطلاعيه اي که سازمان جوانان داده و همچنين اطلاعيه ديگر سازمان جوانان که : يک پيروزي ديگر براي دانشجويان. دانشجويان کرمان مسئول دانشگاه را مجبور به دادن تعهد نامه کتبي کردند که حدود هزار نفر در اين اعتراض شرکت داشتند . واقعا در چنين صحنه هايي انسان مشاهده ميکنه که چقدردانشجويان دختر و پسر رزمنده و با روحيه عليه اين وضعيت هستند . شما وضعيت را چطور ميبينيد؟
م.ص : همانطور که شما گفتيد اعتراضات دانشجويي خيلي وسيع و گسترده هست الان . من قبل از اينکه راجع به خود اين اعتراضات صحبت کنم يک نگاه کلي خواهم داشت به شرايط ايران . اولين چيزي که به نظر من جالب توجه هست اينکه ما فقط در دانشگاهها نيست که با اعتراضات وسيعي رو برو هستيم . دربين کارگران هم اعتراضات وجود داره همونطور که الان شما اطلاعيه اش رو خونديد ، الان فکر کنم بيست و پنجمين روز اعتصاب کارگران هفت تپه بود. باز هم جمع شده بودند و اعتراض کرده بودند . ميخوام بگم در اين فضا و در حاليکه اوضاع بين المللي جمهوري اسلامي تعريفي نداره ، اوضاع دروني و دعواهاشون هم تعريف نداره و بر وفق مرادشون نيست و در کل وضعيت خوبي ندارند. تو اين شرايط ما با اعتصابات و تحصن هاي متعدد دانشجوها روبرو هستيم که شما يک نمونه ها يي را گفتيد . اگر بخواهيم خيلي خلاصه فقط اسم ببريم در دانشگاههاي مختلف تهران در تبريز ، شيراز ، لرستان ، کرمان ، مشهد و ... در اين چند وقت ما شاهد تحصنها و اعتصابات و اعتراضات متعددي در دانشجوها بوديم .نکته مهم در اين حرکات دانشجوها اين هست که وسيع هست و توده دانشجو حضور دارد . براي مثال همين مورد کرمان که شما اشاره کرديد حدود هزار نفر حضور داشتند و يا درمورد لرستان باز صدها نفر از دانشجوها حضور داشتند و يا در اعتراضاتي که در دانشگاه فني تهران بود حدود 2000 نفر شرکت داشتند ، در سهند همينطور ، در شيراز و ... ميخوام بگم توده اي و وسيع هست.

ک.ج: يعني چي که توده اي هست. مگه قبلا توده اي نبود؟
م.ص: قبلا هم توده اي بود به يک معنا ولي الان اين احساس رو آدم داره که شرکت توده وسيع دانشجوها در امر مبارزه و در واقع دخالتشون در سياست گسترده تر از قبل هست. مثلا اگر يک مقطعي بذاريم براي اين بحثمون، مقطع 16 آذز سال 86 شايد خوب باشه. به نظرم ازمقطع اين 16 آذر يک تحولاتي در اعتراضات دانشجويي به وجود آمد . ما بعد از 16 آذر با اعتراضات دانشجويي به شکل وسيع تر و توده اي تر روبرو هستيم. اين يکي از خصوصيت اين اعتراضات هست . يک خصوصيت ديگه اينکه سر مسائل "صنفي" هستش بيشتر. اين صنفي رو در گيومه ميگم براي اينکه في الواقع هر کسي ميدونه که اين مسئله صنفي صرفا به خاطر توازن قوايي هست که بين مردم و حکومت بر قراره و اعتراض بيشتر مياد سر مسائل صنفي. حتي صنفي هم نميشه گفت . بهانه است درواقع. براي مثال دانشجويي را برق ميگيره و امکانات نيست سريع به بيمارستان برسونند و .. و اين باعث يک اعتراضات وسيعي ميشه و مطالبه دانشجوها اين ميشه که چرا امکانات نيست ، چرا رسيدگي نميشه، آمبولانس نيست و چرا ما اين وضعيت رو داريم . يا مثلا مسمويت پيش مياد اعتراضات وسيع صورت ميگيره. اين دخالت وسيع توده دانشجو يك فاكتور خيلى مهم است.

ک.ج : اگه اجازه بديد يک سوالي همينجا مطرح کنم. آيا فکر نميکنيد اين يک عقب نشيني هست براي دانشجوها. اگه يادتون باشه و شما حتما يادتون هست چون کلي مطلب نوشتيد در اين موارد وتحليلهايي که سر جنبش دانشجويي داريد در 13 آذر که پشت سر گذاشتيم و تمام دنيا سر مسئله اينکه دانشگاهها در ايران چپ شده و پلاکاردهاي چپ بالا رفته صحبت ميکردند. از آيت الله بي. بي. سي گرفته تا راديو فردا اعلام کردند که چپ اومد بالا و پلاکاردها ي آزادي برابري را در دانشگاهها نشون دادند. شعار سوسياليزم يا بربريت بالا رفت ولي امروز شما هم اشاره کرديد که اعتراضات دانشجويي تحت خواسته ها ي صنفي هست. آيا اين يک عقب نشيني در خواسته ها نيست؟
م.ص: نه اين رو عقب نشيني نميشه اسمش رو گذاشت. اولا تا اونجايي که به 13 آذر و 16 آذر بر ميگرده اين چيزهايي که شما گفتيد درسته ولي حتي بيشتر از اينه به نظر من . يعني 13 آذر کل اعتراض دانشجويان در ايران رو به جهان معرفي کرد و عنواني که مدياي بين المللي براي تظاهراتهاي 13 آذر (و تظاهراتهاي دانشجويي بين 13 تا 18 آذر که اعتراضات زيادي صورت گرفت) عنواني که براش گذاشتند اين بود " تظاهرات مارکسيستها در دانشگاه تهران". يعني اگر شما ميبينيد که بي بي سي يا صداي امريکا مياد ميگه اينها رو اين به خاطر اين هست که اينقدر حضور چپ و تعرض چپ در دانشگاه ها واضح هست که تمام رسانه ها راجع بهش حرف زدند. اينها تازه آخر سر دارن ميان و حرف ميزنند و مجبور شدند که حرف بزنند. ميخوام بگم که حتي اهميتش بيشتر از اينهاست.
اما اينکه الان ما شاهد هستيم اعتراضات دانشجويي به اين شکل داره صورت ميگيره يعني حول مسائل و بهانه هاي صنفي صورت ميگيره آيا اين عقب نشيني هست؟ به نظر من اينطور نيست. يک واقعيت اينجا وجود داره و اينه که بعد از 13 آذر همچنان که بينندگان اطلاع دارند دستگيريهاي وسيعي صورت گرفت ، دهها دانشجوي چپ و آزاديخواه و برابري طلب رو دستگير کردند اخيرا هم خبري بود مبني بر اينکه براي تعدادي شان ميخواهند حکم بدهند و احکام سنگيني که به خود همين هم بايد اعتراض کرد. و اين تعرضي بود که جمهوري اسلامي کرد که جلوي چپ را بگيره. منتهي خود همين تعرض با يک عکس العمل وسيعي در ميان جامعه و از جانب اپوزوسيون در خارج کشور روبرو شد، حزب کمونيست کارگري به خصوص نقش خيلي جدي اي در اين ماجرا داشت ، شبهاي همبستگي در حمايت از اين دانشجوها راه افتاد و خود اين موضوع اعتراض دانشجويان و چپ را حتي بيشتر مطرح کرد. يعني دانشجوي آزاديخواه و برابري طلب رو همه جا ديگه ميشناسن . هم در خارج از کشور و هم داخل کشور. چپ و سيطره و اتوريته و هژموني چپ در دانشگاه را الان ديگه همه ميشناسن، به واسطه اعتراض عليه همان دستگيريها. و اينطور نبود که چپ عقب نشيني کرد در عرصه هاى ديگرى يک جور پيشروي کرد. تنها زمينه اي که يک درجه عقب نشيني را اين دستگيريها و حمله وحشيانه رژيم به دانشجوها تحميل کرد اين بود که برخي فعالين چپ محتاط شدند. که خيلي طبيعي هم هست . من هم بودم محتاط ميشدم. ولي دانشگاه هيچوقت محدود به تعداد فعالين چپ نبوده و به نظرم نکته مهم همين هست. ما از پيش روش تاکيد ميکرديم ، به خصوص در نشريه جوانان کمونيست و نکته اين بود که بدنه دانشگاه چپ تر از حتي فعاليني هست که الان جلو هستند. ما اين پيش بيني رو ميکرديم که اين بدنه چپ دانشگاه قدم جلو ميذاره و فرقش هم با اون چپ رسمي ( که ما هميشه روي اون چپ رسمي نقد داشتيم) اين بود که چپ رسمي يک مقدار ايدئولوژيکه، خيلي ذهنيه از خيلي جنبه ها ولي بدنه چپ دانشگاه خيلي پا رو زمينه .

ک.ج : اين رو دوست دارم بيشتر توضيح بدين و بدنه چپ پا رو زمينه و در واقع داريم اين رو چپ ميگيم . نمونه هاش چي هست ؟
م.ص : چپ رسمي در دانشگاه دست به يک سري حرکات معيني ميزد. مثلا فرض کنيد اول مه ، 16 آذر را برگذار ميکرد . فرض کنيد 16 آذر سال 85 . خب يکي دو هزار نفر شرکت داشت يا 13اذر 86 چند صد نفر به خاطر اينکه راديکال بود . تظاهرات تندي بود تظاهرات 13 آذر و تعداد وسيعي شرکت نميکردند و در نتيجه اون ابعاد توده اي رو نداشت. توده دانشجو هنوز يک مقدار ملاحظه داشت براي وارد شدن به اين قضيه. به نظر من يک مقداري هم خط و مرز داشت با اين چپ رسمي دانشگاه ولي حسن چپ رسمي دانشگاه به نظرم اين بود ، نقش تاريخي اش اين بود و هست که شعارهاي خيلي تعيين کننده اي را در سطح جامعه بالا برد. شعار آزادي برابري اول بار در دانشگاه بالا رفت ، سوسياليزم يا بربريت هم همينطور . ولي بحث اين بود که پتانسيل خود بدنه دانشجو حتي وسيع تر از اينه و وقتي که به ميدان بياد قدرت بسيج وسيع تري داره و معضل بيشتري براي جمهوري اسلامي فراهم ميکنه و شعارهاشم هست و قبلا توسط همين چپ راديکال بالا رفته و اين چپ راديکال هم اين شعارها رو از حزب کمونيست کارگري و منصور حکمت گرفته. آزادي برابري رو منصور حکمت مطرح کرد. انقلاب سوسياليستي و سوسياليزم رو حزب کمونيست کارگري داره مطرح ميکنه . ميخوام بگم همه اينها يک وضعيتي رو به وجود آورد ه که الان ما شاهدش هستيم. رژيم اينهمه دستگيري انجام داده ، اينهمه حمله کرد به دانشجوها و شکنجه کرد و شوهاي تلويزيوني وحشتناک راه انداخت براشون ، سعي کرد تفرقه بندازه بين خود دانشجوها و اين و آن رو جاسوس قلمداد بکنه . اينها همه گذري هست و ميگذره و همه ميدانند . الان ما با وضعيتي روبرو هستيم که در دانشگاههاي مختلف که بعضيهاشون حتي اسمشون رو هم نشنيده بوديم که در اونها اعتراض معيني صورت بگيره ، امروز در اونها هم با اعتراضات توده اي دانشجوها روبرو هستيم . اين يک جور بيان و يک جور مانيفستيشن دانشگاه است که داره ميگه من در ميدان هستم. حالا درسته که سر اعتراض به مسمويت ، برق گرفتگي و يا تبعيض جنسيتي و آپارتايد جنسيتي . اين (اعتراض به آپارتايد جنسى) هم نکته اي هست که داره برجسته ميشه. اينها نکات توده اي هست . يعني توده دانشجو به ميدان ميان و اين به نظر من داره چشم انداز خيلي روشني رو نشون ميده که اعتراضات دانشجويي در ايران بعد از 16 آذر ( بر خلاف برخي ارزيابيها که رپورت وزارت اطلاعات رو باور کردند ) گسترش پيدا ميكند و راديكالتر ميشود. نه آنچنان ضربه اي بود که شکننده باشه، نه شکستي بود براي اعتراضات دانشجويي. بر عکس ما با چيزي که روبرو هستيم روى آورى وسيع تر دانشجوها به سياست و عرصه مبارزه عليه جمهوري اسلامي هست.

ک.ج : چرا اين رويارويي اينقدر حاد شد ؟ شما گفتيد در جنبش کارگري حاده، اوضاع سياسي ايران حاده و الان هم دانشگاهها .چرا؟ اين از کجا مايه ميگيره؟
م.ص: يه ارزيابي هست که اعتراضات دانشجويي رو ميذاره در چهارچوب "جنبش دانشجويي" ، صنفش ميکنه ، تمايلش اينه و راستش کارگران را هم ميخواهند صنفش بکنند که حالا شما وايسا واسه صنف خودت مبارزه کن . زنها را هم ميخواهند صنف بکنند . حالا شما فمنيست بشو واسه صنف خودت مبارزه کن. اينها همه ديدگاههاي غلطي هست که ميخواهند خودشان را تحميل بکنند و راستش ديدگاه غلط درست نيست، اينها جنبش ديگه اي هستند . بورژوازي هست که نميخواد بذاره دانشجو بياد اختيار زندگيشو بدست بگيره. زن بياد تمام جامعه رو بدست بگيره ، کارگر بياد دنيا رو نجات بده و خودش رو نجات بده . در نتيجه بحث اينکه دانشجو رو صنف بکنند بحثي هست که مربوطه به اين سوال شما. و ارتباطش هم اينه که وقتي دانشجو را صنف ببيني ديگه بايد در خود توضيحش بدي . خب حالا دانشجوها چرا آمدند توده اي شدند چرا آمدند اين اعتراضات رو کردند و ... بايد بشيني خود سابقه دانشگاه را بگيري دنبال بکني تا شايد بتونى تعبيرى از اين موضوع بدى. اين اشتباهه . اعتراض دانشجويان در ايران بخشي از اعتراض کل جامعه است و جزء مهم و فعالي از اعتراض کل جامعه براي سرنگوني جمهوري اسلامي هست. براي مثال 18 تير درسته که از دانشگاه شروع شد اما 18 تير يک مقطع بسيار مهم از مبارزات مردم جامعه ايران عليه جمهوري اسلامي بود . 18 تير وقتي بود که مردم گفتند نه خاتمي نه خامنه اي . هيچکدوم. برن گم شن . آزادي انديشه با ريش و پشم نميشه .ميخوام بگم اعتراضات امروز دانشگاه وصل هست به اعتراضات جوانان آرياشهر که گفتند حکومت اسلامي نميخوايم نميخوايم . وصل هست به اعتراض کارگران هفت تپه که هر روز دارن ميگن معيشت ، منزلت زندگي حق مسلم ماست . اينها وجوه مختلف يک حرکت اجتماعي هست که ميخواد جمهوري اسلامي رو از سر راه برداره.

ک.ج : اين وجوه مختلف ميدونن که يک جنبش هستند ؟ آگاهي دارند که اجزاي مختلف يک جنبش هستند؟
م.ص : کاملا . ببينيد . اين رو خود جمهوري اسلامي و وضعيت موجود داره يادشون ميده . وقتي شما ميريد تو خيابون چه کارگر چه دانشجو و .. با طرح امنيت اجتماعي روبرو هستيد و مسئله بلافاصله اين ميشه که با اين وضعيت چه کار بايد بکنيم. کارگري که ميره دستمزدش رو ميخواد و ميخواد زندگيشو بهتر بکنه بلافاصله با جمهوري اسلامي روبرو هست . اولين مانع سر راهش جمهوري اسلامي هست . در نتيجه يک جنبش اعتراضي هست براي اينکه جمهوري اسلامي را از جلوي پاش برداره. اين بحث مفصلي هست اما حداقل در يک جمله بگم پيشاپيش اين جنبش طبقه کارگرقرارداره و کارگران هستند که به بنياد و ريشه دست ميبرند و به اصطلاح تا ته اين ماجرا درگيرند و کل اين جامعه بردگى رو بايد زير و رو کنند .


ک.ج: يکي از همين بينندگان ما اگر بگه که شما ميگيد که جنبشهاي ديگر ، جنبشهاي بورژوازي دارند اينها رو صنف ميکنند . ولي مشاهدات نشون ميده اينها صنف هستند. ميگه به اين دلايل که وقتي کارگر اعتصاب ميکنه دانشجو يه کار ديگه داره ميکنه ، وقتي دانشجواعتراض ميکنه کارگر جاي ديگه کار ديگه اي داره ميکنه . وقتي زنان در خيابان هستند کارگران و دانشجويان دارند کار ديگري ميکنند . آيا اين يک حرکت صنفي نيست؟
م.ص : صنف بودن اينها خودش يک واقعيت است . خود جامعه سرمايه داري دائما داره يک عده اي رو تقسيم ميکنه. در مقطع اول يک عده اي رو تبديل ميکنه به فروشندگان نيروي کارو يک عده رو هم به خريدارانش وصاحبان ابزار توليد و بعد هم خود همين 2 طبقه اصلي اصناف متفاوتي رو به وجود مياره. دانشگاه هم ميتونه براي خودش يک صنف باشه. منتهي بحث ما اينه ما جامعه بورژوازي رو نميخوايم. ما ميخوايم کل اين اوضاع رو زير و رو کنيم. در نتيجه اين صنف تا اونجايي که يک سري شرايط رو تحميل ميکنه به مبارزه ما مجبوريم قبولش کنيم و در چهارچوب آن صنف هم کارهاي معين خودش رو انجام بديم. به اين بي اعتنا نيستيم. ولي همه بحث ما اين هست که بايد کل اين وضعيت رو عوض کرد.

ک.ج: سوال مشخص من اين بود که کارگران ، دانشجويان و زنان الان دارن تو چهارچوب خودشون فعاليت ميکنن . بنابراين صنف هستند . شما ميگيد که نه يک جنبشي هست که خود آگاه هست و ميدونه که جمهوري اسلامي رو نميخواد . ميخوام بگم که آيا اين تحليلي نيست که شما دوست داريد روي اين جنبشها بذاريد؟

م.ص : نه بحث دوست داشتن من نيست . به طور عيني و واقعي حتي اگر به صنف هم تبديل کردند ، وقتي اوضاع و احوال کنوني را بررسي ميکني در مقطع فعلي چه زنها چه جوانها و دانشجوها ، چه کارگران با يک معضل واحدي روبرو هست که اون هم عبارت است از جمهوري اسلامي . بايد اول اين معضل را از سر راه خودش برداره . در نتيجه طبيعيه که اعتراضي که صورت ميگيره قبل از هر چيز عليه رژيم حاکم و حکومت باشه و در اين همه شان مشترک هستند. نکته ديگري که به نظر من مهم هست از نقطه نظر کارگرها اين هست که (کارگرها گفتم فرقشان با بقيه اين هست که از زير و بنياد ميخوان همه چيز رو عوض کنند . هيچ سازشي با اين وضعيت موجود ندارند ) و شانسي که الان هست اينه که نيروي وسيعي عليه جمهوري اسلامي بسيج شده و کارگرها بيشترين منفعت رو در راديکال ترين حمله به و قطع رابطه با جمهوري اسلامي دارند و ميتونن و بايد رهيري بقيه رو بدست بگيرند. و در پيشاپيش اين صف حزب کمونيست کارگري هست. حزب اين کارگرها و اين حزب نقش اين را داشته که از 18 تير به اين طرف و از 2 خرداد به اين طرف به خصوص دائما به عنوان نماينده کل اعتراض جامعه براي عوض کردن اين وضعيت ظاهر شده . يعني نماينده طبقه اي که ميتونه اين وضعيت رو عوض کنه و مردم رو نجات بده و جمهوري اسلامي رو سرنگون کنه ، جمهوري سوسياليستي رو برقرار کنه و همه به حق خودشون برسن. طبقه کارگر اين موقعيت رو داره.

ک.ج : تمرکز بيشتر بر جنبش دانشجويي بود و شما به درست اون رو يک مسئله اجتماعي مطرح کرديد که فقط در دانشگاهها نبايد ديدش .

م.ص : من يک توضيحي بدم من مخالفتي با جنبش دانشجويي به مصابه يک صنف ندارم . اون هم موجوديت داره براي خودش . ولي من روي اون چندان سرمايه گذاري نميکنم. من که ميگم منظورم از موضع طبقه کارگر و انسانيتي که ميخواد وضعيت رو عوض کنه. من اونها رو فرا ميخوانم که بيان در اين سياست شرکت کنند و تا به حال هم اينجور بوده . يعنى دانشجو به كل اوضاع اعتراض داشته و مساله صرفا صنف خودش نبوده.

ک.ج : دقيقا همينطوره. آخرين سوالم در اين مورد هست و بعد يک سوال هم در مورد 18 تير خواهم پرسيد . سوالم اين هست که يک ظرف اگر بخواهيم براي کل اين جنبشها بگيريم که هدف همه شان هم اين هست که با ريش و پشم نميشه رو بالاخره پياده بکنند در اون جامعه ، چي هست اون ظرف؟ که همشون بهم متصل باشند. که البته خيلي جاها هست. خود دانشجوياني که سر آپارتايد جنسي اعتراض ميکنند لزوما همه شان زن نيستند . پسر و دختر با هم هستند و آن يک چيزي که ، يک حلقه واسطي که بتونه اين جنبشها رو بهم بيشتر نزديک بکنه چي هست؟

م.ص : من فکر ميکنم که خواستي که همه پاش بيان يک خواست واقعي و ابژکتيو ميتونه باشه و قبل از هر چيز رها شدن از شر جمهوري اسلامي هست. اگر بخوايد بيايد مشخص تر برسيد بهش براي مثال حجاب. حجاب اسلامي. اين طرح امنيت اجتماعي . براي مثال گراني. همه دارند از گراني لطمه ميخورند . به خصوص کارگران . آزادي زندانيان سياسي. اينها ميتونه خواسته هاي مشترک باشه . نکته مهم براي مردم و هر قشر و هر بخشي از مردم اين هست که توازن قواي موجود رو به نفع خودشون بهم بزنند. يعني شرايطي فراهم بشه که کارگر بتونه براي مثال شوراش رو ، سنديکاش رو تشکيل بده و بتونه از حقوق خودش دفاع کنه . در قدم اول. يعني اوضاع و احوال رو براي مبارزه خودش بهتر بکنه و اين يعني اينکه توازن قوا رو با جمهوري اسلامي بهم بزني . يعني مثلا فرض کنيم طرح امنيت اجتماعي اش رو به شکست بکشوني. جلوي مسئله زندانيان سياسي بايستي. همچنان که دارند اين كار رو ميکنند. الان دانشجوهاي آزاديخواه و برابري طلب و چپ را گرفتند و يا کارگران زنداني و نميتونن خيلي نگه دارند. شيث اماني رو مجبور کردند آزاد بکنه و براى آزادى جوانمير مرادي و اسانلو و غيره مبارزه ميكنند. اينها مهم هست. اينها وجه مشترک همه اين اعتراضات هست. نکته اصلي اين هست که بايد جمهوري اسلامي رو عقب بروني و توازن قوا رو به نفع خودمون بهم بزنيم تا بتونيم يک وضعيتي به وجود بياريم که مبارزه رو بهتر جلو ببريم.

ک.ج: آخرين سوالم مصطفي صابر . کمتر از 3هفته به 18 تير باقي مونده. 18 تير يک زلزله سياسي بود در ايران و جامعه ايران رو متحول کرد و چشمها رو بيشتر باز کرد . که ميشه اين حکومت را در خيابون باهاش نبرد کرد. و به جمهوري اسلامي گفت 6 روزي که لرزيدين .
در خلاصه ترين شکل ممکن بگيد که 18 تير چه بود و داريم بهش نزديک ميشيم چه بايد کرد؟

م.ص: با هنر راجع به 2 خرداد گفته بود که 2 خرداد يک زلزله 4 و 5 ريشتري بود که جلوي يک زلزله 7 و 8 ريشتري را گرفت. ميخوام بگم 18 تير اون زلزله 7 و 8 ريشتري بود که اومد ولي آونقدر دوام نياورد . فروکش کرد. نتونست اونقدر ادامه پيدا کنه که کلک جمهوري اسلامي رو بکنه. 18 تير تعرض ، قيام و خيزش مردم بود نه فقط هم دانشجوها . از دانشگاه شروع شد . اما مردم در آن شرکت داشتند و يادمه که اسامي دستگير شده ها ، 1200 نفر که گرفتند در تظاهراتهاي 18 تير خيلي ها شون دانشجو نبودند. بهر حال ، تعرض مردم براي اين بود که جمهوري اسلامي رو از سر راهشون بردارند. بهر حال 3 هفته ديگه داريم تا سالگرد 18 تير. به نظرم بايد تلاش کرد که در اين سالگرد يک حرکت وسيعي راه انداخت و دانشجوها ميتونن نقش مهمي در اين قضيه داشته باشند و من فراخوانم به دانشجوها اين هست که اعتراضاتي که الان همه جا وجود داره رو گسترده تر کنن و متحد کنن . سراسري کنن. من توصيه ام به دانشجوها اين هست که هيأتهاي نمايندگي انتخاب کنند. اين اجتماعات موجودشان را به مجامع عمومي تبديل کنند و در مجامع عمومى نماينده انتخاب كنن. اين هيأتهاي نمايندگي در سطح سراسري با هم تماس بگيرند و زمينه يک تشکل وسيع و فراگير چپ و راديکال و توده اي را در دانشگاه فراهم کنند و ضمن آماده شدن براي 18 تير ميتواند اين کار را بکند. من توصيه ام به دانشجوها اين هست که همه شهرهاي مختلف با هم تماس بگيرند و سعي کنند يک حرکت متحد به وجود بيارن و در جريان اين حرکت خودشان را متشکل تر بکنند و در عين حال مبارزه براى سرنگوني جمهوري اسلامي رو يک گام به جلو ببرند.
ک.ج: خيلي ممنون مصطفي صابر.

No comments: