Wednesday, December 12, 2007

"تظاهرات مارکسیست ها"

مصطفی صابر

ویژگی 16 آذر امسال در این بود که اوضاع سیاسی در ایران و جدال جنبش های اجتماعی را روشنتر از هر زمان منعکس کرد. امسال در واقع یک جدال عظیم چپ و راست جامعه بر سر 16 آذر در گرفت. وزارت اطلاعات و کیهان و تحکیم وحدت و بی بی سی و وی او ای در یکطرف، و دانشجویان چپ و کمونیست ها و مردم آزادیخواه و خانواده های دانشجویان و احزاب و تشکل های مختلف چپ و کارگری در طرف دیگر. جنگی در همه ابعاد نظری، سیاسی، تبلیغی و آکسیونی. و این جنگ را چپ برد. گرچه نبرد هنوز ادامه دارد، ولی تا همینجا یک پیروزی خیره کننده دیگر برای چپ ثبت شده است. راست از حکومت اسلامی گرفته تا اپوزیسیون بورژوایی، فقط وحشت خود را به نمایش گذاشت و تلاشهای سراسیمه برای مقابله با چپ. شکست خوردن شعارها و حقه بازی هایش برای مقهور کردن 16 آذر سرخ و سوسیالیستی. دروغ های مسخره و کلک های ژورنالیستی اش برای کمرنک کردن حضور چپ و کمونیسم در دانشگاه. دستگیری و دست زدن به وحشیگری و اعلام استیصال و شکست.
از قبل تقریبا همه حدس میزدند که امسال 16 آذر بسیار گسترده تر و پر قدرت تر و چپ تر خواهد بود. علامات آن (مثلا تظاهرات های 15 و 30 مهر دانشگاه تهران و همینطور تظاهرات دانشجویان اصفهان با شعار "آزادی، برابری، هویت انسانی") مشهود بود. لذا راست از پیش دست به کار شده بود. دفتر تحکیم و برادران لیبرال دانشگاه و صدای آمریکا و وزارت اطلاعات هریک به شیوه خود حمله به چپ را شروع کردند. جالب بود که همه شان از پیش دم گرفته بودند که چپ چیزی نیست، عددی نیست، خبری نیست، ده نفر اند، 30 نفر اند و غیره. و در عین حال تهدید میکردند صف تان را جدا کنید. (یعنی دستگیرتان میکنیم!) بعد از شکست خوردن پروژه مسخره تبدیل کردن امثال فخر آور به رهبر دانشجویی حالا سعی میشد تا برادران لیبرال دانشگاه و تحکیمی ها را بعنوان رهبران دانشجویی جا بزنند. چپ بعنوان یک شبح ترسناک و ضد دمکرات و استالینی در همه حرفها و حرکات اینها دیده میشد ولی در عین حال قدرت و حتی موجودیت آن انکار میشد!
وقتی در مراسم پوینده و مختاری (که در آن سرود انترناسیونال خوانده شد و یک اعلام حضور قوی چپ بود) دانشجویان چپ اعلام کردند که 13 آذر مراسم خواهند داشت، دیگر معلوم شد که نقشه های برادران لیبرال و تحکیم نگرفته است. نتوانسته اند توی دل چپ را خالی کنند. آنها مصمم اند تظاهرات بگذارند. اینجا بود که برادران وزارت اطلاعات خود مستقیما وارد عمل شدند و 30 – 40 نفر از فعالین دانشجویی را در تهران و مازندران و شیراز و اهواز دستگیر کرد. جالب است که برادران لیبرال دانشگاه فوری شروع کردند به اشک تمساح ریختن که دستگیری اینها را محکوم میکنیم، اما بدانید که با یک گرگ باران خورده (همان برادران اطلاعاتی) طرف هستید و حریف نمی شوید.
تظاهرات 13 آذر اما علیرغم دستگیری ها، علیرغم همه تلاشهای راست، همه این حضرات از بردران اطلاعاتی تا برادران لیبرال و تحکیم و تلویزیون " وی او ای" را غافلگیر کرد. جالب بود (طبق گفته یکی از رفقا از ایران) که وی او ای در مورد تفسیر تظاهرات خیره کننده و قدرتمند چپ در 13 آذر تهران باز سراغ یکی از همین برادران تحکیمی رفته بود و سعی میکرد در اوج قدرت نمایی چپ در دانشگاه راست را جلو بکشد!
اما این هنوز یک گوشه 16 آذر امسال بود. موضوع مهمتر این بود که امسال 16 آذر نه فقط سرخ و سوسیالیستی که سراسری تر از همیشه بود. نه فقط در دانشگاه تهران، بلکه در شهرهای مختلف از مشهد تا گیلان و مازندران، تا تبریز و کرمانشاه، تا شیراز و اهواز و اصفهان، دانشجویان تحرک وسیعی نشان دادند. از این لحاظ (یعنی سراسری بودن) 16 آذر مرا یاد 18 تیر می انداخت. این یک شاخص بسیار مهم است که نشان میدهد چپ و سوسیالیسم دارد با قدرتی روز افزون در همه جا سر بلند میکند. همینطور سمپاتی و حمایتی که 16 آذر سرخ و در بین اقشار مختلف بر انگیخت به نسبت سالهای گذشته بی سابقه است. روز 13 آذر کم نبودند مردم و فعالین سیاسی غیر دانشجو که جلو دانشگاه اجتماع کرده بودند و میخواستند به دانشجویان بپیوندند. چه تظاهرات 13 آذر و اجتماعات بعدی و چه حتی دستگیری دانشجویان چپ و اعتراضاتی که توسط خانواده های آنها و نیروهای سیاسی مختلف برای آزادی آنها صورت گرفته و میگیرد باعث شد که حضور قدرتمند چپ و کمونیسم در دانشگاه مورد توجه بیشتر مردم ایران و جهان قرار گیرد.
این شاید برای اولین بار بود که حضور چپ در دانشگاههای ایران ابعاد وسیع بین المللی پیدا کرد. یکی از دوستان راننده کامیون است و دائم در بین آمریکا و کانادا در حال رفت و آمد است. روز 13 آذر به من زنگ زد و با صدایی پر هیجان گفت: "دیدی تو ایران چه خبر شده"؟ صدای او چنان هیجان داشت که گفتم نکند خبری شده که من نمی دانم. ولی مهلت نمی داد. گفت در یکی از استراحت گاه های بین راه هستم، داشتیم کانال عوض میکردیم که یکباره در یکی از کانالهای اصلی آمریکا دیدم شعار آزادی برابری در دانشگاه را نشان میدهند و مجری در باره "تظاهرات مارکسیست ها" صحبت میکند...
یادش بخیر آنوقت ها که همین میدیا هر روز نعره میزد کمونیسم مرد، تاریخ پایان یافت. حالا جنبش چپ و کمونیسم در ایران دارد دوباره "تظاهرات مارکسیست ها" را روی صحنه سیاست دنیا قرار میدهد!
16 آذر از یک جهت دیگر هم یک پیشروی مسلم برای چپ بود. 16 آذر درست در اوج هیاهوی "خطر جنگ" و بالا رفتن پرچم "صلح و دمکراسی" و "نه جنگ" و "جنبش ضد جنگ" و خلاصه تلاش برای نوعی مماشات با جمهوری اسلامی و تمکین به وضع موجود در پناه ترساندن مردم از جنگ بود. این هم در واقع جبهه دیگری بود که راست کوشید از درون صف چپ در دانشگاه علیه 16 آذر بگشاید. اما این تلاشها نیز همچنانکه در مقالات دیگری در این شماره توضیح داده ایم شکست خورد. آنچه که 16 آذر را رقم زد شعارهای مرگ بر دیکتاتور (مرگ بر جمهوری اسلامی)، آزادی و برابری و زنده باد سوسیالیسم بود.

Tuesday, December 04, 2007

16 آذر: وحشت رژیم

الیا تابش

دستگیریهای اخیر و به عبارتی ربودن دانشجویان چپ و کمونیست در شهرهای متفاوت عکس العمل رژیم برای مقابله با حرکت عظیمی است که امسال در دل جنبش دانشجویی با انعکاسی وسیع اتفاق افتاده است.
هر چند حرکات و اقدامات امسال دانشجویان به نوعی امتداد اتفاقاتی است که از 16 آذر پارسال تا همین اواخر ادامه داشته اما به نسبت 16 آذر سال قبل تفاوتهای ویژه ای دارد.
یکی از ویژگیهای بارز امسال سراسری بودن حرکاتی است که صورت گرفته. از جمله اینکه تقریبا از یک هفته قبل دانشجویان دانشگاهای متفاوت از جمله مازندران، تهران، مشهد، شیراز، اهواز،تبریز، اصفهان و ... شروع به اعلام مراسم، تجمعات و برنامه ها یشان کرده، پوستر طراحی کرده و فرا خوان داده اند و در کنار این فراخوانها خواسته ها و مطالباتشان را بیان کرده اند. آزادی و برابری، و آزادی دانشجویان دستگیر شده از این مطالبات سراسری است و یا تشکل مستقل و سراسری دانشجویی ، مخالفت با فضای پلیسی و حضور نیروهای انتظامی در دانشگاه ، نه به جمهوری اسلامی به عناوین متفاوت و همینطور مخالفت با جنگ.
علی رغم ضعفهایی که در موضع گیریها و شعارها به ویژه در مورد مسئله جنگ وجود دارد ، اما این هماهنگی نسبی در کلیت فضای حاکم ، نشان از پتانسیل عظیمی است که در فضای دانشجویی برای اعتراضی یکپارچه وجود دارد و مقبولیت چپ و سوسیالیسم در این میان به وضوح قابل دیدن است.
مراسمی که چند روز پیش در بزرگداشت قربانیان قتلهای زنجیره ای برگذار شد، سرود انترناسیونال و شعارهایی که سر داده شد باز نمونه دیگری بر این مدعاست. گرایشی که به دنبال جامعه در دانشگاه هم مدتهاست به وجود آمده و امسال آنقدر پر رنگ و غیر قابل انکار است که اجزای متفاوت رژیم ، به عناوین متفاوت به مقابله با آن پرداخته اند. از حرکات اخیر تحکیم وحدتی ها، تا بازداشتها، ربودن ، دستگیریها و شکنجه های دانشجویان توسط عمال و سر سپرده های نیروی انتظامی و اطلاعات و این دستگیری آخر که در یکی دو روز مانده به 13 آذر به دستگیری چندین تن از فعالین چپ دانشگاه اقدام نموده است.
این تقلاهای رژیم نشان این است که خوب فهمیده که چه تحرک و فضای معترضی در میان دانشجویان چپ و گرایش به فضای چپ و رادیکال در فضای دانشجویی بر پاست. جمهوری اسلامی با اعمال سیاستهای علنی و غیر علنی، با ایجاد ارعاب و تهدید ، با متوصل شدن به زور و تحت فشار قرار دادن، دارد تمام زورش را میزند تا از بر پایی 16 آذری سرخ و انسانی ، چپ و سوسیالیستی جلوگیری کند و مبارزات دانشجویان و جامعه را به عقب براند. چرا که همانطور که خود دانشجویان هم اعلام کرده اند جنبش دانشجویی جدای از سایر اعتراضات و جنبشها د رجامعه نیست.
اما آن طرف مقابل جمهوری اسلامی دانشجویانی ایستاده اند که قصد کوتاه آمدن را ندارند. همین امروز بعد از این دستگیریها اعلام کرده اند که همچنان به تلاش خود برای بر پایی 16 آذری وسیع تر و توده ای تر ، چپ و سوسیالیستی تر ادامه خواهند داد . اعلام کرده اند که به خوبی میدانند قصد رژیم از این حرکات سرکوب و ساکت کردن آنهاست اما تسلیم نخواهند شد و به مبارزه شان برای آزادی دستگیر شدگان اخیر هم ادامه خواهند داد.
بهر حال چه امسال 16 آذر مراسم و تجمعی بر گذار بشود یا نشود ، تا همینجا ما شاهد تحرک وسیع و سراسری و سوسیالیستی بوده ایم که رژیم را به شدت وحشت زده کرده است. آنچه این میان اهمیت دارد دستاوردی است که جنبش آزادیخواه و برابری طلب ،جنبش چپ در دانشگاه به ان دست یافته و بعد ازاین میبایست در جهت ارتقا ، رشد ، با محوریت انسانی تری و چپ تر شدن آن بکوشد .. تلاش ارزشمند و همه جانبه دانشجویان علی رغم اختلافاتی که میانشان وجود داشت و بیراهه هایی که میزدند ، در ادامه این روند بایست با رفع این مشکلات هر چه پیگیر تر برای ایجاد تشکلهای رسمی، مستقل و علنی و سراسری اقدام کرد . با مخالفت و مبارزه با کمیته های انضباطی ، جداسازی جنسیتی و فضای پلیسی در دانشگاه هر چه بیشتر به مقابله با جمهوری اسلامی رفت و در برابر اقدامات ارتجاعی اش کوتاه نیامد. جنبش دانشجویی میبایست همانند دیگر قسمتهای جامعه مخالفت خود را هم به جنگ و هم به رژیم حاکم اعلام کند . موضعی که چپ دانشگاه در قبال جنگ اتخاذ کند درپیشبرد مسیرش بسیار تعیین کننده خواهد بود.

Friday, November 30, 2007

توقع از 16 آذر

کیان آذر
Kian.azar@gmail.com


در آستانه شانزده آذر قرار داریم. فرصتی که دانشجویان فریاد اعتراض و مطالبات رادیکال و پیشرو خود و جامعه را بار دیگر به گوش همه برسانند. روزی که میتواند گامی در جهت ارتقا اعتراضات دانشجویی در برابر رژیم باشد.
چپ در دانشگاه نماینده آزادی، برابری، رفاه، سعادت و خوشبختی انسانهاست. این مطالبات است است که توده عظیم دانشجو از آن حمایت میکند. برابری طلبی، انسان محوری، جهان شمولی، رفاه و خوشبختی انسانها و در یک کلام سوسیالیسم. در این مبارزه ما شاهد پیشروی های خوبی در دانشگاه بوده ایم. نمونه جلو آمدن فعالین چپ در دانشگاه برای برپایی هشت مارس، اعتراضات و حمایتهای سراسری مثل اعتراضات دانشگاه های مازندران و حمایت دیگر دانشگاه ها، دخالت گری در مبارزات بخشهای دیگر و فضای دانشگاه را دخیل کردن در مبارزات جاری در جامعه مثل حمایت از رهبران کارگری. به یک معنا چپ دانشگاه تلاشها و گامهایی به سوی اجتماعی شدن و فعالیت در بستر اصلی برداشته است. ویا بحث اقدام برای برپایی تشکلهای سراسری و مستقل دانشجویی. اینها اقدامات مثبتی ست که چپ دانشگاه انجام داده که باید ادامه پیدا کند. اما این پیشروی ها و این سیر طی شده، تاثیرات و نتایجی به بار آورده که انعکاس آن در راست و چپ در دانشگاه کاملا مشهود است.
چپ تر شدن دانشگاه به معنای حرکت این چپ رسمی برای فراتر رفتن از وضعیت فعلی و رفتن بسمت رادیکالیسم و کمونیسم موجود در جامعه و خود بدنه دانشجوست. این حرکت ناگزیر به معنی تغییر چهره ها و رهبران دانشجویی است یا به کارگری شدن و رادیکال شدن کمونیسم خود این فعالین فعلی نیزمیتواند منجر شود. چپ دانشگاه برای انطباق با کمونیسم موجود در جامعه و در بدنه خود دانشجویان نیازمند تغییر و تحولاتی در افق سیاسی، اجتماعی خود این فعالین چه از لحاظ نظری و چه عملی ست.
این روند رادیکالیزه شدن اوضاع و جو موجود منتج به چپ ترشدن مواضع این رهبران و منجر به اتفاقاتی میشود که در حال حاضرشاهد وقوع آن در بخش چپ دانشگاه هستیم. این انتقادها، نقدها، اختلافات و همه این نزاع و کشمکشهایی که وجود دارد با همه نقاط ضعف و بی پرنسیبی هایی که در آن هست را باید بر مبنای همین روند دید و تحلیل کرد. چپ درحرکت به سوی بدنه رادیکال دانشجویی و چپ کمونیستی کارگری جامعه است. این حرکت عظیم که ازامروز شروع نشده و با رشد و عروج خود نتایجی مانند 16آذر سالهای اخیر و مشخصا پارسال و نمونه هایی که در بالا اشاره کردم همراه داشته است. این پروسه که آخرین آنها 30 مهر و اعتراضات دانشگاه اصفهان است بشدت راست را نگران کرده و موجب بستن شمشیراز رو برای زدن و تضعیف چپ است.
نکته مهم اینست که این دستاوردهای تا بحال سنگرهایی ست که تسخیر شده و حکومت را با همه مدافعین آن عقب رانده. باید توجه داشت موقعیت فعلی چپ و اختلافات و بحثهایی که حول آن شکل گرفته نباید این بی توجهی و غفلت را منجر شود که ما دستاوردهای تا کنونی را که باعث هژمونی پیدا کردن در دانشگاه شده را از دست بدهیم. ما باید با حفظ وپیش راندن موقعیتمان در جدال طبقاتی ای که با راست داریم بسمت سوسیالیستی تر شدن دانشگاه گام برداریم.
مبارزه بی تخفیف و رادیکال با جمهوری اسلامی و همه گرایشات رنگینش است که این امکان را به ما میدهد که بتوانیم حمایت و پشتوانه بدنه دانشجویی را باخود داشته باشیم که خود این حمایت چتری ست برای تقابل با تعرضات رژیم.
فعالین باید به این نکته آگاه باشند که موضع سوسیالیستی داشتن و برخورد سیاسی کردن یعنی پرداخت به مسائل و معضلات اساسی و ریشه ای مبارزه.
اگر توجه چپ و حرکت عملی آن پاسخگویی به رویدادهای اصلی و قطب اساسی مبارزه یعنی رودرویی هر روزه با جمهوری اسلامی باشد و سر هر گره گاهی و مسئله ای یقه جموری اسلامی را گرفتن و سرنگونی آنرا برای برون رفت از شرایط موجود در دستوربگذارد، ما شاهد گره خوردن هرچه بیشتر این بخش با بستر اصلی دانشگاه و جامعه خواهیم بود. شاهد حمایت و پشتیبانی و دخالت توده دانشجو خواهیم بود و ارتقا کیفی و کمی چپ دانشگاه راخواهیم دید. چپ اجتماعی با نیرو و توان و استخوان بندی مارکسیستی و محکمتری بوجود خواهد آمد که به تقابل جدی تری با راست خواهد رفت.
یکی دیگراز نتایج هم اینست که ایجاد تشکل سراسری و مستقل قابل دسترس ترخواهد بود و دانشجویان بیشتری در ایجاد آن سهیم خواهند بود.
امروزبحث چپها با هم بر سراینست- حداقل آنچه که دیده میشود- کمونیسم چیست؟ و چه کسی خط کمونیستی را پیش میبرد. واقعا کمونیسم چیست؟
کمونیسم را باید در سلب سیستم و نظام فعلی و در دل این سلب، دادن استراتژی و الگوی اثباتی خودمان به این جنبش اجتماعی دید و پیش برد. حال اگر ما بعنوان پیشروان این جنبش، این مسئله رافراموش کنیم و بجای سازماندهی اعتراض و گذاشتن انرژی همه جانبه روی آن، صرفا به اختلافات بپردازیم و کلا اعتراض علیه جمهوری اسلامی را فراموش کرده و یا به فرعیات تبدیل کنیم،چیزی جز یک جریان فرقه ای که بدنه رادیکال و چپ دانشگاه از آن عبور خواهد کرد، نخواهیم بود. ما اعتقاد داریم که در جامعه و دانشگاه، چپ کمونیستی و کارگری هژمونی دارد و به کمتر از آن رضایت نمیدهد. این خصیصه یعنی حرکت سریع و عوض شدن چشم اندازهای سیاسی. این یعنی اگر امروزاین جنبش را نمایندگی نکنیم جامعه از ما عبور خواهد کرد. جامعه ای با ویژگی جامعه ایران مدام در حال پیشروی و ساختن رهبران واقعی جنبش خود است.
یک سوال جدی در این میان وجود دارد. دانشگاه و جامعه این انتظار و سوال را در برابر فعالین چپ در دانشگاه قرار میدهد و باید پاسخگوی آن بود:
16آذر در پیش است، آیا چپ همه انرژِی و امکان سازماندهی خود را برای برپایی یک 16آذر سرخ و سراسری بکار گرفته است؟ چرا که الان باید تمامی بحثها، فعالیتها و وبلاگها، مسائل حول شانزده آذر را پیش ببرند، نه تنها اینگونه نیست بلکه بحث اختلافات، تصفیه حسابها و جدلها داغ است. چرا؟
این سوالی ست که دانشجویان و مشخصا فعالین چپ باید به آن جواب دهند. حال یا با پراتیک و برپایی 16 اذر یا با ادامه این مباحث و از دست دادن این پتانسیل عظیم اعتراضی دانشجویی.
بهر حال باید برای این روز تلاش و سازماندهی کرد. باید همه بحث ها را برای بعد گذاشت و فقط برای برگزاری هرچه وسیعتر، همه جانبه تر و سوسیالیستی تر این روز اقدام کرد. این وظیفه عاجل و ضروری فعالین و دانشجویان است. باید پاسخ تعرضات جمهوری اسلامی در دانشگاه ها، پاسخ تلاش برای سرکوب و مرعوب کردن فعالین جنبش کارگری و زنان را داد. باید پاسخ تقلای جمهوری اسلامی برای ایجاد فضای جنگ و استفاده از آن علیه جامعه و به گرو گرفتن زندگی مردم وکلا همه اقدامات استیصال زده رژیم را داد. همانطور که کارگران و زنان تا بحال این سیاستها را شکست داده اند، دانشجویان نیز در ادامه این روند، در یک اقدام سراسری، رو به جامعه و جهان این صدای اعتراض و بشکست کشاندن سیاستهای حکومت را با اعتراض سوسیالیستی خود پاسخ دهند. این پاسخ چیزی جز اجتماع اعتراضی وسیع دانشجویان در دانشگاه های مختلف و سردادن و بالا بردن پلاکادرهای آزادی برابری هویت انسانی، نه جنگ نه جمهوری اسلامی، سوسیالیسم یا بربریت و بسیار دیگری از این مطالبات نخواهد بود. باید از دل این دوره تشکلهای مستقل وسراسری دانشجویی با پلاتفرم رادیکال را بوجود آورد. باید چپ سازمانیافته، تشکل یافته وبا هویت سوسیالیستی تری پا به میدان گذارد. باید در این روز آنچه به جهان مخابره میشود، اجتماع سرخ، عکسهای سرخ و بیانیه های انسانی و جهانشمول باشد. باید در پلاکادرهایمان با زبان جهانی و رو به جهان صحبت کنیم. زمان کم است و کارها زیاد. باید همه کارها را کنار بگذاریم وبا 16آذری بیادماندنی، پاسخی بجا به جمهوری اسلامی، انجمن اسلامی ها، لیبرال دمکراتها،تحکیم وحدتی ها و همه طرفداران این نظام سرکوبگر بدهیم. این پاسخی عینی به توقع و انتظارجامعه و چپ دانشگاه است و عین کمونیست بودن است.

در حاشیه اختلافات "چپ دانشگاه" در آستانه ۱۶ آذر

نوید مینائی
navidminay@gmail.com

اخیرا بحث هایی زیادی بین فعالین چپ دانشجویی رد و بدل شده و می شود. باید دید جایگاه این "مجادلات قلمی" در اعتراضات دانشجویی و کارگری و جنبش سرنگونی کجاست.
بحث های مطرح شده گاهی از چند نقل قول طولانی از مارکس و انگلس و لنین و سایرین فراتر نمی رود و گاهی برخوردهای به شدت شخصی و سطح پایین را به نمایش می گذارد. با نگاهی به نوشته های کیوان امیری و عابد توانچه و سایرین می توان این را فهمید. البته طرح و بحث مسائل نظری و سیاسی بسیار لازم و مفید است، ارتقاء طرفین بحث و کسانی که آن را دنبال می کنند را می تواند به دنبال داشته باشد، به صف بندی های واقعی بین فعالین دانشجویی دامن بزند، در جهت ارتقاء سازمان یابی چپ در دانشگاه ها باشد و .... ولی ایراداتی که در این مباحث دیده می شود به درجات زیادی این مباحث را از این فایده های احتمالی تهی کرده است. نکته مهم و ایراد اساسی این مباحث غلطی یا درستی نظرات مطروحه نیست بلکه ایراد از آنجا ناشی می شود که این بحث ها دارد جای مبارزه چپ با رژیم و نمایندگان اش در دانشگاه ها را می گیرد.
نقد سوسیالیسم خلقی، بحث درباره دیکتاتوری پرولتاریا، حق تعیین سرنوشت ملل و ... همه مباحثی هستند که باید طرح و مورد بحث قرار گیرند، اما هیچکدام از اینها مسائل عاجل جامعه و جنبش دانشجویی نیستند. فعالین دانشجویی نیز مانند فعالین سایر عرصه ها با پاسخگویی به مسائل و مشکلات مبتلابه روز جامعه و جنبش در عمل و مبارزه با حکومت است که خود و درستی نظراتشان را اثبات می کنند. در زمانی که صف بندی های چپ و راست به شدت قطبی شده و در حال شکل گیری ست، درحالی که دیو جنگ و تحریم از یک طرف و از طرف دیگر سرکوب و فقر کلیت جامعه را تهدید می کند، در حالیکه طرح ملی صلح و دموکراسی شیرین عبادی عملا باعث تقویت جمهوری اسلامی از نوع خاتمی و رفسجانی و پروژه دوی خرداد و طرح ناصر زرافشان با اعتقاد به انفعال جامعه و صلح طلبی اش که در بهترین حالت باعث گردن گذاشتن به وضع موجود می شوند، بحث را حول سوسیالیسم خلقی و دیکتاتوری پرولتاریا و حق تعیین سرنوشت ملل قطبی کردن چپ را از وظیفه اصلیش که مبارزه با سرکوب و فقر و تلاش برای سرنگونی ست سرگرم کار دیگری می کند.
در حالیکه صف بندی های جنبش دانشجویی بین راست به نمایندگی تحکیم و لیبرال-اطلاعاتی ها از یک طرف و چپ ها از طرف دیگر کاملا قطبی شده و راست با کمک برادران اطلاعاتی خود می خواهد جبهه چپ را متفرق کند و زیر ضرب ببرد، بدنه چپ و معترض به وضع موجود باید شاهد پاسخ چپ به مسائل مبرم مبارزه با رژیم باشد تا حل اختلافات شخصی و مباحث سطح پائین. از طرفی شاهد آفیش های ۱۶ آذر دانشگاه های مازندران و تهران هستیم که موضعی صلح طلب گرفته اند.
رفقا! نقدتان به مسئله جنگ و سرنگونی چیست؟ اعتراضات در شرایطی که خطر جنگ جامعه را تهدید می کند چه جهتی را باید طی کنند؟ شما به عنوان "مارکسیست" با ادعای رهبری جامعه و جنبش کارگری و دانشجویی جوابتان به مسائل روز جامعه چیست؟ همین جا بگویم اگر ادعای رهبری طبقه و جنبش را ندارید با هر درجه از علم و سواد، مارکسیست نیستید و اگر دارید باید مسائل روز جامعه را توضیح داده، امر مبارزه را پیش ببرید و برایش جوابی داشته باشید که نماینده منافع طبقه کارگر و لاجرم کل جامعه تا به انتها باشد.
البته رفقا مختارند هر بحثی را که مایلند پیش ببرند ولی نباید انتظار داشته باشند صرفا با این بحث ها از طرف توده دانشجو که خواست های مشخص و رادیکالی دارد و تا امروز نشان داده گزینه چپ و سوسیالیستی را برای آینده و مبارزه امروزش انتخاب کرده، انتخاب شوند. بدنه دانشجویی به عنوان بخشی از جامعه ایی که در مقابل سرکوب و ارعاب با عکس العمل های چپ و رادیکال ایستاده است و آلترناتیو سوسیالیسم را در مقابل بربریت موجود بالا برده، حق دارد رهبری را انتخاب کند که مسائل امروزش را پاسخ بگوید. بدنه دانشجویی مسئله اش امروز ایجاد صف قدرتمندی در مقابل راست دانشگاه و سرکوب حکومتی و جنگ احتمالی ست.
جنبش دانشجویی امروز به خاطر اینکه در مقابل مسائل روز جامعه عکس العمل رادیکال و سوسیالیستی ازخود نشان داده، مورد اقبال عمومی قرار گرفته است و از این به بعد هم چنین خواهد بود. چپ دانشگاه برای تثبیت و پیشبرد خود در دانشگاه در آستانه ۱۶ آذر نیازمند ابراز وجود قدرتمند و یکپارچه در مقابل راست با سیاست های اطلاعاتی اش است. این ابراز وجود باید با پاسخگویی سوسیالیستی و رادیکال به مسائل روز جامعه همراه باشد، در حالیکه این، در روزهای اخیر کمتر در چپ دانشگاهی مشاهده شده است.
جامعه و به طریق اولی دانشگاه، امروز از یک طرف با سرکوب و فقر و حکومتی ضد انسانی در داخل مواجه است و از طرفی با تهدید جنگ امریکا و متحدینش با جمهوری اسلامی. مبارزه متحد و متشکل کارگر و دانشجو زن و سایر بخش های معترض جامعه علیه سیاست های سرکوبگرانه حکومت و در نهایت سرنگونی حکومت برای ایجاد جامعه ایی انسانی کلید حل هر دو مشکل روز جامعه است. هر تئوری ای که به دفاع از صلح بدون سرنگونی حکومت اسلامی بپردازد، درنهایت به نفع حکومت است. منظور از "صلح" در این تئوری ها "وضع موجود" است، "جنگ" یعنی وضعیت جدید و ناخواسته را در مقابل "صلح" یعنی وضع موجود قرار می دهد و از "صلح" دفاع می کند. گردن گذاشتن به وضع موجود نه تنها الزاما ضامن برقراری "صلح" بین دولت های ایران و آمریکا نخواهد شد بلکه به مبارزه طبقاتی هم که به صورت جنگ طبقاتی روزمره در حال قربانی گرفتن از کارگر و کل جامعه است ضربه می زند. دفاع از "جامعه مدنی"، "دموکراسی"، "شیرازه جامعه" و همه این ها بدون مطرح کردن همزمان سرنگونی، یعنی دفاع از وضع موجود، یعنی قاچ زین را بچسبیم و بی خیال سواری بشویم! یعنی همینی که هست فعلا قبول کنیم آزادی و برابری و هویت انسانی پیش کش! کسی که خواهان صلح بدون سرنگونی، بدون شعار آزادی برابری باشد تلاشش خواه نا خواه به جیب جمهوری اسلامی می رود، این وضعیت مبتلابه جنبش جهانی علیه جنگ هم هست. به یاد داریم پوسترهای رنگی و بزرگ سید حسن نصرالله را در پیشاپیش صف تظاهراتشان! اما کلید اصلی نه تنها برای خنثی کردن خطر حمله به ایران ودر صورت وقوع این حمله برگرداندن ورق به نفع مردم ایران وجهان ، بلکه در عقب راندن تروریسم اسلامی و ترویسم دولتی آمریکا درمنطقه و در سطح جهانی، سرنگون کردن جمهوری اسلامی بقدرت انقلابی مردم است.
تنها این تئوری و پراتیک مبتنی بر آن می تواند جواب طبقه کارگر به وضع موجود باشد. این جواب بدنه چپ دانشگاه و جامعه و طبقه کارگر به مسئله روز جامعه است که جای آن در بحث های دانشجویی به شدت خالی ست. در همین حال در آفیش ۱۶ آذر فعالین مازندران "نه به جنگ " را بدون شعار آزادی برابری یا سوسیالیسم یا بربریت و یا هیچ خواست عمومی آزادیخواهانه دیگری مشاهده می کنیم. وضع آفیش دانشگاه تهران بهتر است ولی در این آفیش وزن " NO WAR" بسیار بیشتر از آزادی و برابری ست که در زیر آن می بینیم در حالیکه حل مسئله جنگ از کانال آزادی و برابری می گذرد.
امیدوارم بحث جنگ که امروز محور ۱۶ آذر قرار گرفته با شعار نه به جنگ هم وزن و در کنار سایر شعار هایی مثل نه به سرکوب، آزادی و برابری، آزادی زندانی سیاسی، آزادی زن آزادی جامعه، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر استبداد و آزادی برابری هویت انسانی پاسخی رادیکال و سوسیالیستی بگیرد

Thursday, November 08, 2007

16 آذر، جنگ، و چپ در دانشگاه

گفتگوی کیان آذر با مصطفی صابر

(یک توضیح: سازمان جوانان قصد دارد یک رادیویی اینترنتی راه بیندازد و مصاحبه زیر اولین برنامه تولیدی برای این رادیو بود که کیان و الیا زحمت کشیدند و متن آنرا پیاده کردند و اینجا با مختصری ادیت چاپ میشود. جوانان کمونیست.)

کیان آذر: همانطور که مطلع هستید در رابطه با اعتراضات اخیر دانشجویی مطالب مختلفی منتشر شده از طرف دانشجویان چپ و دانشجویان راست -که تحکیم وحدتی یا مربوط به انجمن های اسلامی هستند- در رابطه با نحوه برگزاری اعتراضاتشون، و مسائل متفاوتی مطرح شده، میخواستم نظرتو در رابطه با این مسائل و مرز بندی که بچه های چپ و راست با هم انجام داده اند، بپرسم.

مصطفی صابر: این سوال خیلی کلی هست و جنبه های زیادی داره. اگر خیلی کلی به این سوال جواب بدهم، باید بگویم که این یک مقطع از پیشروی چپ در دانشگاه هست و آنرا به این صورت باید دید. بنظرم چپ داره پالایش پیدا میکنه در دانشگاه و باید به استقبال این تحولات رفت. منتها باید متوجه بود اشتباهات خطرناکی هم میشه کرد در این پروسه که باید از اون اجتناب کرد.
اما من فکر میکنم که قبل از اینکه به چپ بپردازیم باید رو این صحبت کنیم که راست که الان خودشو بصورت دو خردادی های سابق که حالا شدن "سوسیال دمکرات" و "فراکسیون دمکراسی خواه" و "لیبرال" و از این جور القاب، دارد مرزبندی های روشنتری میکنن با بقیه دانشجوها و (و بیش از پیش) بسمت رژیم میرن. بنظر من قطب بندی سیاسی در کل جامعه داره حاد میشه، بنا به شرایط سیاسی که هست بنا به موقعیت سیاسی جمهوری اسلامی بنا به تهدید جنگ که الان هست و شرایطی که داره با جمهوری اسلامی تعیین تکلیف نهایی میشه، اینا هم دارن انتخاب نهایی شون رو میکنن. دارن بسمت رژیم میرن و فشار را میخوان بذارن رو چپ و میخوان چپ رو منزوی کنن. بنظرم این اتفاقیه که داره می افتد و اگر چپ خوب برخورد کنه اتفاقا اون چیزی که رخ خواهد داد اینها یعنی راست های دانشگاه بیش از پیش نزد توده دانشجو منزوی خواهند شد و مورد نفرت و انزجار قرار خواهند گرفت. اینها هستند که رسوا میشند. این بنظرم مضمون مهمتری هست توی این اتفاقات که باید بهش توجه کرد. از زاویه این مضمون مهمتر که به سرنوشت مردم در ایران و سرنوشت تحولات اساسی در جامعه ایران برمیگرده ، از این سر باید با اختلافات و تحولات خود چپ هم برخورد کرد.

کیان آذر: یک نظر وجود داره که طیف راست در دانشگاه بسمت رژیم حرکت نمیکنه، یعنی دوره رفتن بسمت جمهوری اسلامی رو تمام شده میبینه و میگه این طیف راست داره بسمت سرمایه داری جهانی و غرب داره حرکت میکنه و از این سو هستش که در مقابله با جریان چپ قرار میگیره، نظر شما در این رابطه چیه؟

مصطفی صابر: من بعید میدونم همچین چیزی رو. سرمایه داری جهانی، سرمایه داری غرب توی ایران کی را داره با کی میخواد کنار بیاد؟ کی میخواد اموراتشو بگذرونه، چه کسی چه نیرویی میخواد واسش جامعه را اداره کنه؟ بنظرم برای سرمایه داری غرب هنوز بهترین گزینه خود رژیم و استحاله هایی از درون خود رژیم هست. من اینجور فکر میکنم. برای مثال در این فشارهایی که وارد میکنن به جمهوری اسلامی، اگر رفسنجانی بیاد سرکار و احمدی نژاد رو بذارن کنار و یه مقدارازاین رجز خوانی های اتمی شون کوتاه بیان ممکنه به یه سازش و مصالحه ای برسن. نمی دونم کدوم جریان جدی تو جامعه ایران هست که بخواد بیاد منفعت امریکا رو اونجا نمایندگی کنه و حکومت رو از جمهوری اسلامی بگیره.
این دانشجوهای لیبرال و ... هیچ ربطی به اون قضیه "سرمایه داری جهانی" ندارن. اینا ریشه شون بر میگرده به حجاریان و جنبش 2 خرداد. در نتیجه من فکر نمیکنم این ارزیابی واقع بینانه باشه. من فکر میکنم بر عکس، کل راستها یجوری دارن به این نتیجه میرسن که واسه اینکه کلاه خودشون رو نگه دارن که باد نبره باید برن پشت سر جمهوری اسلامی. حتی جریاناتی که مشروطه طلب و سلطنت طلب هستن این روزها دارن جمهوری اسلامچی میشن. این روندی هست که در سطح سیاسی و عمومی داره اتفاق می افته.
در نتیجه اتفاقی که داره تو دانشگاه می افته اینکه بخشی از فعالین سیاسی، تحکیم وحدتی ها که یه فاصله ای با رژیم داشتن (یا صحیح تر با جناح حاکم داشتن) به این نتیجه رسیدن که فاصله شون رو کم کنن و علیه چپ متحد بشن. بنظر من این نتیجه گیری است که اینا کردن. تو صحبتهای قبل هم گفتم یه اشتباه محاسبه مهلک اینجا هست. اونم اینه که جامعه چپه، دانشگاه چپه، توده دانشجو چپه. ثمره این تحولات بنظرم این خواهد بود که توده چپ و بسیار رادیکال و بسیار آزادیخواه، بسیار سکولار دانشجو میاد بمیدان. چپ دانشگاه باید اینو تشخیص بده و این شرایط رو فراهم کنه. وگرنه در هر حال این اتفاق خواهد افتاد و این چپ فعلی از وقایع عقب خواهد موند.

کیان آذر: درهمین رابطه فکر میکنم مطلع باشی که در دانشگاه بخش راست همین تحکیم وحدت و انجمن اسلامی ها طبق بیانیه هایی که بیرون داده و مطالبی که چهره های اون نوشتند مرز بندی با دانشجویان چپ انجام دادن و اونا رو متهم کردن به مسائل مختلفی ، مثلا گفتند شما میاید آکسیونها رو میگیرید، شما تعدادتون کمه و حالت اجتماعی ندارید توی دانشگاه و از این طرق میاید عمل میکنید و به این صورت غلو شده اخبار رو منتشر میکنید و به این صورت مرزبندی ایجاد کردن که از این به بعد تجمعات رو جدا برگزار میکینیم و هر کسی بره تجع خودشو برگزار کنه. فکر میکنی که وظیفه دانشجویان چپ، چی هست و چکار باید بکنن؟( یک نظر وجود داره که علی رغم این مرزبندی از طرف دانشجویان راست اما بازبایستی برن و شرکت کنن در تجمعات مختلفی که برگزار میشه در دانشگاه ها یا نه برن و تجمع خودشون رو برگزار کنن.)

مصطفی صابر: من فکر میکنم دانشجویان چپ از هر فرصتی باید استفاده کنن که توده دانشجو رو بمیدون بیارن. باید از هر فرصتی استفاده کنن که با توده دانشجو در تماس باشن و این رجز خوانی های توخالی راست ضعیف دانشگاه رو جدی نگیرن. بنظر من چپ به یه درجه زیادی جدی گرفته این رجز خوانی ها رو. البته خب حق دارند، چون این طیف راست از رانت حکومتی برخوردارند و چپها رانت حکومتی ندارند. امتیاز بزرگی که دارند اینه که حکومت پشت سرشونه، حجاریان پشت سرشونه، وزارت اطلاعات پشت سرشونه، بسیج پشت سرشونه، خامنه ای پشت سرشونه. چپ خب علیه همه اینهاست در نتیجه مجبور است کمی دست به عصا راه بره. من این دست به عصا راه رفتن ها رو میفهمم، ولی نباید اینقدر مشغله جدی بشه.
بنظرم راه حل چپ باید این باشه که بتونه توده وسیع دانشجو رو سر موضوعات مختلف بمیدان بیاره، ابتکار بخرج بده. کارهایی بکنه که توده وسیع دانشجوبیاد وسط و بمجرد اینکه توده دانشجو بیاد وسط چپ تمام اینها رو درهم میپیچه. اینا عددی نیستند در مقابل توده وسیع دانشجو که چپه، ضد جمهوری اسلامیه و هیچ دل خوشی از این آخوندها و جوجه های تحکیمی شون ندارن.

کیان آذر: مسئله ای که این وسط مهمه وضعیت و موقعیت خود چپه. الان به چپ دانشگاه که نگاه میکنیم متوجه میشیم که هژمونی داره و بدنه اصلی دانشگاه پشت سر چپ قرار داره و حمایت میکنه ازش در مقابل بخش دیگه ای. اما در همین حین به وضعیت خود چپ نگاه میکنیم میبینیم که گرایشات متفاوتی درون این چپ وجود داره . از چپ رادیکال گرفته (اسمهایی که روی خودشون میذارن) تا چپ کارگری و الان بیانیه هایی منتشر شده بنام چپ شورایی، چپ انقلابی، دانشجویان سوسیالیست، شما به اینها که نگاه میکنید و اختلافاتشون رو که خودشون مطرح میکنن، فکر میکنی که عمده کردن این اختلافات کمک میکنه به این وضعیت چپ، آیا بهبود میبخشه، ارتقا میده یا اینکه نه باعث میشه اینها درجا بزنن و موقعیتی رو که دارند از دست بدن و تضعیف بشن؟

مصطفی صابر: جواب من یه آره یا نه ساده نیست. بنظر من اولا این اتفاقاتی که داره میفته یعنی گرایشات مختلف میان حالا دو نفر، سه نفر یا هر چند نفر که امضا خودشون رو دارن، اعلامیه و بیانیه خودشون رو دارن، نشانه پیشرفت هست. نشانه پسرفت چپ نیست. این نشانه این هست که فضای سیاسی داره علنی میشه و ما قبلا این پدیده رو دیدیم . وقتی فضای سیاسی علنی میشه گروه های مختلف سر بلند میکنند و تازه جدال نظری ، پلاریزاسیون سیاسی ، تحزب یافتن همه اینها تازه بعد از این شروع میشه. این بنظر من یک چیز میمون و مبارکیه . نباید ازش ترسید و خوبه که جریانات مختلف چپ پیدا بشن با آرا و عقاید مختلف بحث کنند. منتها من بحثم این هست که این اختلافات چی هست ؟ من بحث های اینها را بالا و پایین میکنم که متوجه بشوم اختلاف اینها واقعا چی هست و متوجه نمیشم که اختلافات اساسی جنبشی با همدیگه داشته باشند. اینها رو قبلا تو مصاحبه ای با تی وی انترناسیونال گفتم. چپ دانشگاه من حیث المجموع تحت تاثیر چپ جامعه است و چپ جامعه چپ کارگری است، چپ کارگری کمونیستی است. چپی هست که سرنوشت اعتصاب هفت تپه و اعتصاب واحد را تعیین میکند. چپی هست که با حزب کمونیست کارگری تداعی میشود. چه بخواهیم چه نخواهیم این واقعیته . همه این شعارهایی هم که امروز در دانشگاه هست به عنوان شعارهای چپ ، همه اش از اینجا اومده. از " نان و آزادی برای همه" گرفته تا "آزادی برابری"، تا "سوسیالیزم یا بربریت"، تا لغو تبعیض جنسیتی، تا لغو حجاب و .. همه این شعارها شعارهای چپ کمونیستی کارگری در جامعه است . در نتیجه چپ دردانشگاه تحت تاثیر جنبش ماست، جنبش کمونیست کارگری. و این اختلافاتی که اینها دارند بین خودشون ، ناشی از این هست که خود این چپ هنوز به نظر من از لحاظ سیاسی، از نظر درک تئوریک ، از لحاظ تجربه حزبی و تحزب یافتگی هنوز به این درجه ارتقا پیدا نکرده که ربط خودش را با جنبش اجتماعی ای که منعکس میکنه درک کنه و متحزب بشه برای اون جنبش اجتماعی . که اینهم تقصیر بچه ها نیست. تقصیر کسی نیست . اساسا ثمره اختناق و سرکوب هست که اجازه نداده فضای باز وجود داشته باشه . الان به نظر من باید کاری کرد که این فضا بازتر بشه و این تعارض آرا حتی شکوفا بشه بدون اینکه به اون هدف عمومی که همه داریم و جهت گیری های مشابه خدشه وارد بشه .
من یه پیشنهاد مشخص دارم . حول یک پلاتفرم مشخص علیه جمهوری اسلامی باید ایستاد، پلاتفرمی علیه همه جناحها و تقسیم بندیهاش ، حول شعار آزادی برابری ، سوسیالیزم یا بربریت ، حول شعار لغو آپارتاید جنسی ، لغو جداسازی جنسی ، حول شعار لغو حجاب . حول شعار اتحاد و همبستگی جنبش دانشجویی یا اعتراضات دانشجویی با جنبش کارگری و جنبش زنان، حول شعارهای اینچنینی . این بچه ها از هر جریان چپی که باشند در یک سری شعا رها با هم اتفاق نظر دارند، همین شعارهایی که در 16 آذر پارسال رفت بالا . چه دانشجویان سوسیالیست، چه چپ شورایی ، چپ رادیکال و .. همه اینها روی این شعارها توافق دارند . یا همین شعارهایی که در تظاهراتهای اخیر ، در 16 مهر و 30 مهر بالا رفت. همین شعارها پلاتفرمی هست که حول اونها عمل مشترک بکنیم . کار متحد و مشترک بکنیم. به خصوص 16 آذر داره نزدیک میشه و باید 16 آذر و به یک حرکت سراسری تبدیل کنیم.
الان من نگران تعرض راست نیستم. راست در مقابل توده عظیم و معترض دانشجو هیچه. نگرانی من همین گیج سری و سر درگمی چپ هست که متوجه نیست داره چه اتفاقی میافته داره . داره سر این انرژی اش رو میذاره که جواب فلان مقاله رو بده . خب این هم یک وجهی از کار هست که لازم هم هست همونطور که گفتم . ولی کار اصلی به نظر من این هست که چپ وظیفه خودش رو در قبال تحرک سراسری در سطح سراسری در دانشگاهها متوجه بشه. باید بتونه توده وسیع دانشجو را در سطح سراسری به میدان بیاره. باید بتونه تشکل توده ای و سراسری رو در میان دانشجویی به وجود بیاره. این وظیفه ای هست که الان بر عهده چپ هست و روی این میشه به توافق رسید. با هر اختلافی و با هر برداشتی که از مارکسیسم و لنینیسم و .. داشته باشیم روی اینها به راحتی میشه توافق کرد و من پیشنهادم به دانشجویان چپ این هست.

کیان آذر: یعنی نظر شما این هست که با وجود همه تفاوتهایی که بین خودشون احساس میکنند ، میتونند حول یک پلاتفرم پای کار عملی برند و و حتی ایجاد تشکل سراسری یا اینکه نه در حد اینکه در مورد آکسیونهایی با هم توافق عمل داشته باشند و کار مشترک انجام بدن؟

مصطفی صابر : به نظر من بستگی داره به پراتیکشون. بستگی داره به تلاش و کوشش خودشون . ببینید به طور واقعی احتیاج هست به یک جریانی که اتوریته کافی به دست بیاره بین همه گرایشات چپ. من فکر میکنم این اتوریته موجود هست و میشه حول همین شعارها یی که گفتم که مورد ش همه توافق دارند ، این مرکزیت رو به وجود آورده و محلی هم کار نکرد، محدود به یک دانشگاه یا یک شهر کار نکرد و سراسری کار کرد. همین جا بگم سازمان جوانان کمونیست و حزب کمونیست کارگری تمام تلاش و کوشش خودش رو بکار خواهد برد که این مسئله متحقق بشه، قویا پشتیبانی میکنه از این حرکت متحد چپ برای ایجاد تشکلهای توده ای دانشجو و بر پایی یک 16 آذر گسترده . من فکر میکنم این چیز ی هست که وسیعا مورد استقبال جنبش کارگری و فعالین کارگری خواهد گرفت و براحتی میتونند رو ی حمایت اونها حساب بکنند . مورد حمایت فعالین معلمان و فعالین زنان قرار خواهند گرفت. همه اون کسانی که در این شرایط خطیر ی که ایران درش قرار داره نگران آینده کشور هستند و میخوان این مملکت از دست جمهوری اسلامی و جنگ با امریکا در بیارن و بدند دست خود مردم که مردم سرنوشت خودشون رو تعیین بکنند و بر اون حاکم بشند. من فکر میکنم این خط و جهت شدیدا برد داره و همه حولش جمع میشن.
اختلافات رو لازم نیست بکنیم زیر فرش، لازم نیست روش خاک بپاشیم ، فرصت هست برای اونها و در خلال همین کار ها میشه همین بحثها رو هم پیش برد . این الان مهمه که چپ تشخیص بده وضعیت خودش رو . یعنی این وضعیت که الان جامعه داره پلاریزه میشه. پشت سر این اتفاقات حضور توده های وسیع دانشجو چپ و رادیکال و سکولار هست . چپ دانشگاه باید بتونه بره خودش رو به اون وصل بکنه . اگر مشکلی داشته باشه این چپ، این هست که هنوز د رعالم سیاست از نوع تحکیم وحدتی هست. هنوز داره به شیوه چپ سنتی به سیاست نگاه میکنه. ابعاد اجتماعی و وسیع سیاست و فعالیت رو نمیبینه. یک مثال در این زمینه میزنم چپ در دانشگاه الان میتونه کل رسانه های خارج کشور ، از رادیو امریکا گرفته تا بی بی سی و ... روشون تاثیر بذاره و این چپ به این زیاد اهمیت نمیده. در صورتیکه الان چپ دانشگاه باید به فکر به کار گیری ابزارهای وسع تاثیر گذاری روی ذهنیت مردم و از جمله ذهنیت خود دانشجوها باشه . اگر چیزی باشه که چپ الان داره ازش لطمه میخوره از این هست که محدود نگر هست، از سابقه محدود بودن خودش بیرون نیومده ، خودش رو صاحب جامعه نمیدونه ، قدرت و موقعیت خودش رو تشخیص نمیده و دچار محفلیسم و دعواهای خردی میشه که ثمره زیادی نداره و میتونه فرصت رو از دست بده.
در هر حال به نظر من این روندی است که پیش خواهد اومد. حتی اگر فعالین و رهبران فعلی چپ این را نفهمند ، من اطمینان دارم که فعالین و رهبرانی از طیف جدید دانشجویان قدم جلو خواهند گذاشت که به نظر من ضروری هست و این روند عینی و واقعی که در حال اتفاق افتادن هست رو نمایندگی میکنند و پیش میبرند.

کیان آذر: در رابطه با این مو قعیت چپ دردانشگاه صحبت کردید میخواستم بدونم نظر تون در مورد وضعیت جدیدی که چپ پیدا کرده ، آیا با وضعیت کل جامعه ارتباط داره و یا اینکه صرفا مختص دانشگاه هست؟ چون وقتی به گرایشاتی که در این چپ هست نگاه میکنیم، برای مثال دانشجویان سوسیالیست نظریاتشون رو اینطور منعکس کردند که روی علنی کار کردن تایید کردند و اینکه علنی و اجتماعی کار کردن جلوی ضربه پذیر بودنشون رو میگیره و یا گرایشی هست که فعالیتهای سیاسی در دانشگاه رو کافی نمیدونه و می گه که باید مواضع تند تری اتخاذ کرد و اصلا به یک سمت و سوی دیگه ای میره، یک بخش دیگه ای اینطور میگن باید یک بخش علنی باشه فعالیت و بخشی غیر علنی . اختلافاتشون حول همچین مسائلی هست. و میخواستم بدونم کدوم خط میتونه به باز تر شدن فضا کمک بکنه؟

مصطفی صابر : فکر میکنم خط علنی و اجتماعی کار کردن خط درستی هست . ولی علنی و اجتماعی کار کردن به معنی این نیست که دیگه مخفی کاری درش نیست . کار حزبی و تشکیلاتی با کار علنی و توده ای تفاوت داره. که این خودش بحث جداگانه ای باز میکنه که اینجا واردش نمیشم. و در این حد سوال رو جواب میدم که دوستان را به مباحثی رجوع بدهم. بحثهایی در این زمینه حزب داشته و دعوت میکنم بچه هارو برن این مباحث رو بخونند. حزب و جامعه منصور حکمت، حزب و جامعه در ایران، و یک مقاله ای هم بعد از اون خمید تقوایی نوشت درباره سوالاتی که بعد از اون مطرح شد در مورد کار علنی و مخفی. اینها مباحثی هست که در مساله مورد سوال در مورد خطوط کلی اش صحبت شده و موجود هست. الان مهم اینه که ارزیابی درستی از موقعیت حاضر داشته باشیم که من در سوالات قبلی سعی کردن توضیح بدم. پاسخ سوالات عملی تر و مشخص تر رو خود بچه ها در عمل خیلی بهتر از من و شما میتونن بدند.

کیان آذر: الان بحث دیگه ای هم که بین دانشجویان چپ وجود داره و بحث بینشون بالا گرفته مسئله جنگه، باید موضع گیری کنند در رابطه با این مسئله، عده ای میگویند باید جبهه ضد جنگ درست کرد. آیا این کاریه که باید بخش چپ دانشگاه انجام بده و یا کاری دیگه باید بکنه ؟

مصطفی صابر: در رابطه با جنگ بنظرم جنبش دانشجویی و کلا مردم ایران باید متوجه این باشند که این جنگ فرصتی شده برای عروج ناسیونالیسم، فرصتی شده برای عروج مجدد یه نوع دو خرداد و دفاع از جمهوری اسلامی، الان کسانی که به ردیف دارن غش میکنند پشت جمهوری اسلامی اضافه شده، مثلا داریوش همایون قبل از اینکه خیلی صحبت جنگ بشه اینکارو کرد یا اخیرا یه مصاحبه از ناصر زرافشان خوندم که خیلی بد بود و کاملا غش کرده بسمت جمهوری اسلامی و این قضیه بنظر من تازه شروعش هست و بعد از این صف اضافه خواهد شد. مهمترین خطری که الان باهاش مواجه هستیم اینه که توی ماجرای جنگ بیافتیم جانب اینطرف یا جانب اونطرف. بخصوص جانب جمهوری اسلامی که اونجا حی وحاضر است و اسلحه اش بالای سرمون هست، بیافتیم جانب اون. بنظر من شعاراصلی ضد جنگ در ایران مرگ بر جمهوری اسلامی، سرنگون باد جمهوری اسلامی است. اگر بخواهیم جلوی جنگ رو بگیریم باید جمهوری اسلامی رو بندازیم. اگر جمهوری اسلامی رو بندازیم و خودمون قدرت رو بدست بگیریم فورا بتمام جهان اعلام صلح میدیم، دست امریکا رو میبندیم، نمی تونه حمله بکنه. مردم دنیا نمی ذارن. میگن به مردمی که اومدن حکومت رو گرفتن و آزادی و برابری زن و مرد رو دارن برقرار میکنن حمله نکن. اگر حتی حمله رو شروع کنن، ما برای اینکه جلوی مخاطراتشو بگیریم باید جمهوری اسلامی رو بندازیم. برای اینکه اگر جمهوری اسلامی رو بندازیم و خودمون قدرت رو بدست بگیریم در هر سطحی، در هر حد و حدودی میتونیم جلوی جنگ رو بگیریم یا مصائبش رو کم کنیم. وقتی از بالا کروز داره میاد و روی زمین پاسدار و بسیجی و جونورهای جمهوری اسلامی بر زندگی مردم حاکمند خیلی سختتره تا اینکه خود مردم زندگیشونو بدست بگیرن. در نتیجه در هر حالتی که حساب کنیم راه حل واقعی برای مقابله با جنگ و مصائب آن سرنگونی جمهوری اسلامیه. این بنظر من نباید کمرنگ بشه، اگر این کمرنگ بشه مطمئنا داریم راه اشتباهی میریم. تا به اونجایی که به حزب کمونیست کارگری برمیگرده خیلی قاطع و روشن اینرو تو قطعنامه کنگره 6 اعلام کرده و سفت و سخت پای این هست که در جریان این جنگ اونچیزی که بهش اتکا کنه مبارزه وسیع و انقلابی مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی، کسب قدرت سیاسی و برقراری سوسیالیسم است. توی اوضاع جنگ بنظر من شعار سوسیالیسم یا بربریت در دانشگاه خیلی خیلی بیشتر ضرورت خودشو پیدا میکنه. نه به جنگ زنده باد سوسیالیسم، نه به جنگ نه به جمهوری اسلامی زنده باد سوسیالیسم. بنظرم این شعارها را باید در دستور کار گذاشت و جنبش دانشجویی حول این شعارها باید متحد بشه.

کیان آذر: بحثی در بین بعضی از دانشجویان هست و سوال مشخص اینست که آیا شما نیرویی هستید که بتونید نیرو جابجا کنید و حالا مشخصا در دانشگاه بحث میکنیم و این مسئله رو جلوی حزب کمونیست کارگری میگذارند و اعتقاد دارند سازمان یا حزبی که نیرو داره در دانشگاه میتونه بیاد نظر بده و دخالت کنه در چپ دانشگاه و افق تعریف کنه برای اون، نظر و جواب شما به این مسئله چیه؟

مصطفی صابر: اینجور سوالات رو وقتی میبینم متوجه میشم چپ دانشگاه توی چارچوبه محدود و سنتی داره فکر میکنه. جواب روشن است: همون نیرویی که شعار آزادی و برابری رو تو دانشگاه برده، همون نیرویی که شعار نان و آزادی برای همه را تو دانشگاه برده، همون نیرویی که سوسیالیسم یا بربریت رو تو دانشگاه برده، همون نیرویی که به این چپ در دانشگاه اینهمه پر وبال داده و شکوفاش کرده، همون نیرو میتونه همین تحولاتی که من ازش صحبت کردم پیش ببره. بنظرم خیلی بی انصافیه. آیا حالا حزب کمونیست کارگری نه، آیا هیچ سازمان سیاسی کله شق ضد رژیمی رو شما میشناسی که قادر باشه الان خونه به خونه مردم رو سازمان بده. خب این بدست نیامده اما جنبش ما عظیمه و این کارها رو که گفتم کرده. جنبش ما همون جنبشیه که تهران رو با اعتصاب شرکت واحدش خوابونده، جنبش ما جنبشیه که اعتصاب پنج کارخونه نساجی سنندج در مقابل سفر احمدی نژاد همه شهر رو متوجه خودش کرده، جنبش ما جنبشیه که همون اعتصاب هفت تپه اش همه جامعه رو متوجه خودش کرده، جنبش ما جنبشیه که در سطح جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی میجنگه و در همه اینها حزب کمونیست کارگری دخیل است. این نیرویی عظیمه و کسی که این سوالها رو طرح میکنه خیلی هنوز محدود داره به سیاست نگاه میکنه. سیاست فقط تا محفل بغل دستیش میتونه بفهمه و این کاملا سنتی از تفکر هست که مثلا فرض کن میگه شما خارجید، اینترنتی هستید و هیچی نیستید. من میگم خب باشه اعتصاب هفت تپه اینترنتیه و سوسیالیسم یا بربریت اینترنتیه یا آزادی و برابری توی دانشگاه تهران و هو کردن خاتمی وهو کردن احمدی نژاد اینترنتیه؟ این چه نیروییه که داره اینکارو میکنه؟ این همون نیروییه که میتونه بیاد و همه اون کارایی که بالاتر گفتیم بیاد بکنه. کی ها هستند اینها؟ ما خطابم به همون هاست!
این سوالهای غلطیه. سوالهای محدود و نازلی هست. سوالهای یه جنبش دیگه ست. سوالهای همون تحکیم وحدتی هاست که میذارن جلوی ما. مگه تحکیم وحدتی ها به چپ نمیگه شما ده- پانزده نفرید میاید تظاهراتها رو همه قبضه میکنید، مگه اینجوری نمی گن؟ این سوالها رو باید گذاشت کنار و با دل و جون باید کار کرد برای پیشبرد چپ در دانشگاه برای توده ای کردنش، برای اجتماعی کردنش، واسه سازمان دادن توده عظیم دانشجو کار کرد.
اینجور بذار بگم. چپ باید پوست بندازه تو دانشگاه و این پوست انداختنش مضمونش اینه که تماما میاد با جنبش کمونیزم کارگری و با چپ قدرتمند و اجتماعیی که تو جامعه هست که در تمام این سالها تحت تاثیرش بوده عجین میشه در روشها در سیاستهاش در سبک کارش در نحوه فعالیتش و در تحزب و حزبیتش. این روندی است که قبلا هم سعی کردم توضیح بدم خواه ناخواه اتفاق خواهد افتاد. مساله اینه که چه کسانی عناصر مادی و انسانی این تحول خواهند بود.

کیان آذر: بعنوان سوال آخر خط وخطوطی که مد نظرت هست برای 16 آذر که دانشجویان چپ باید مد نظرشون باشه که بتونن یه اعتراض و آکسیون سراسری، وسیع، گسترده و اجتماعی بگیرن با توجه به شرایطی که جامعه ایران در آن قرارداره.

مصطفی صابر: بنظر من باید خیلی سیاسی و دخالتگر باشن. اجتماعی و سراسری کار کنن. روی مسائل اساسی جامعه مثل جنگ، مثل سرنگونی، مثل آزادی زندانی سیاسی دست بذارن. شعارهایی که قدرت بسیج اجتماعی داره . باید در ابعاد اجتماعی کار کنن. آکسیون داخل دانشگاه خیلی مهمه و امسال باید سعی کرد این آکسیون را سراسری کرد. باید سعی کرد حداقل در 5-6 دانشگاه مهم ایران یا 5-6 شهر مهم ایران آکسیونها بصورت سراسری صورت بگیره و هرچه پر سر و صداتر و رو به جهان باشه. بنظرم یه کاری که باید کرد اینه که در تظاهراتها و آکسیونها، پلاکاردهایی به زبان انگلیسی بیشتر برد، باید رو به جهان صحبت کرد. باید خواست مردم ایران رو به گوش مردم جهان رسوند. اینو باید در نظر گرفت که جنبش دانشجویی در خود یه جنبش نیست جنبش اعتراضی کل جامعه رو داره منعکس میکنه و باید وضعیت اعتراض کل جامعه رو تشخیص بده. جامعه ایران میره بسمتی که داره تعیین تکلیف کنه با جمهوری اسلامی، صحبت سر اینه که این تعین تکلیف به چه صورتی انجام بگیره. همه شواهد نشان از این میده که چپ قویه و دست بالا داره تو جامعه ،منتهاپیروزی رو مفت و مجانی دست ما نمیدن. باید جنگید برای آن و بدستش آورد و دانشگاه میتونه نقش مهمی تو این زمینه داشته باشه. من باز هم تاکید میکنم امسال وقت زیادی تا 16 آذر باقی نیست، این اختلافاتی که هست رو فرعی کنیم و بریم پای سازماندهی توده وسیع دانشجو و بکار گرفتن ابزارهای وسیع برای تاثیر گذاشتن بر جامعه . اجتماعی تر و پرقدرت تر از همیشه ظاهر بشیم.

کیان آذر: باتشکر که در این بحث شرکت کردی و در جلسات بعدی اگر شد سر مباحث بعدی صحبت میکنیم.

مصطفی صابر: خیلی ممنون. چشم، حتما.


Tuesday, October 30, 2007

چپ در دانشگاه: مهمترین وظایف


گفتگوی کیوان جاوید و مصطفی صابر

(یک توضیح: این گفتگو چند روز پیش طی برنامه تلویزیون انترناسیونال صورت گرفت و الیا تابش عزیز زحمت پیاده کردن آنرا کشید و فکر کردیم برای شروع یک بحث خوب است که چاپ کنیم. متن حالت محاوره و شفاهی خود را حفظ کرده و تنها ادیت مختصری صورت گرفته است. هرچند هنوز خیلی جای بحث هست، هرچند برخی فرمولبندی ها خیلی دقیق نیست اما کل موضوع روشن است. موضوع این گفتگو البته تازه نیست. قبلا بارها در این نشریه (مثلا در طی بحث های سال گذشته در همین موقعه و تحت نام "16 آذر از نوع دیگر") در باره آن مفصل صحبت کرده ایم. ولی اکنون لازم است با تحولات و پیشروی هایی که چپ در دانشگاه داشته است مجددا به آن بپردازیم. بازهم تاکید میکنیم که این گفتگو تنها برای شروع بحث جامع تر میتواند مفید باشد. اینجا در خطوط کلی به مهمترین وظایف نظری و عملی که اکنون چپ در دانشگاه در پیش رو دارد پرداخته ایم. امیدواریم که دوستان دانشجو و سایر صاحب نظران در این بحث شرکت کنند و این بحث را همه جانبه تر طرح کنیم. جوانان کمونیست)

کیوان جاوید : موقعیت دانشگاه امروز رو نگاه میکنیم و موقعیت چپ و راست در دانشگاه و جریاناتی که در دانشگاه فعالند و یا میخواهند از دانشگاه به نفع خودشون ، به نفع جنبششون و به نفع طبقه خودشان از آن استفاده کنند . همچنین اینکه چه تاثیری میتونیم روی دانشگاه و مبارزاتش بذاریم که این مبارزات هر چه بیشتر در جهت مقابله با جمهوری اسلامی باشه . مصطفی صابر خوش اومدید به برنامه ما .

مصطفی صابر : خیلی متشکرم . با سلام شما و بینندگان عزیز.

ک.ج : سوالم این هست که فضای دانشگاه را امروز چطور میبینید؟ ما از دانشگاه خبرهایی داریم و اتفاقاتی در جریان است . آیا این اتفاقات محدود به دانشگاه تهران است؟

م.ص : نه، فقط مربوط به دانشگاهه تهران نیست. ما کلا با یک فضای سیاسی فعال در دانشگاهها روبرو هستیم. جاهای دیگه هم اعتراضات و سرو صداهایی هست. برای مثال همین چند روز پیش در دانشگاه شاهرود بچه ها جمع شده بودند و تریبون آزاد داشتند و اعتراض داشتند به این حکم اخیری که علیه دانشجوهای پلی تکنیک دادند. در همدان اعتراضاتی هست ، اعتراض به قتل یک دختر دانشجو. در دانشگاه چمران اعتراضاتی هست و کلا ما با یک فضای سیاسی فعالی در دانشگاه ها روبروهستیم. اعتراضاتی که در دانشگاه تهران در دو سه هفته گذشته داشتیم چه هو کردن احمدی نژاد و مجبور کردنش به اینکه مخفیانه به دانشگاه بیاد و برود (حرکت 16 مهر) و چه حرکت بعدی که داشتند در اعتراض به حکم زندان دانشجوهای پلی تکنیک (30 مهر ماه) و چه حرکاتی که در پیش هست و در تدارکش هستند . اینها همه نشون میده که دانشگاه فضای سیاسی خیلی فعالی پیدا کرده و گروهها مختلف هم در این اتفاقات فعال شدند و سعی میکنند دخالت داشته باشند.

ک.ج : این گروههای متفاوت که شما گفتید چی اند؟ کی اند؟ چپ داریم ، راست داریم ، یعنی همه جنبشها چطو ر دارند رو ی دانشگاه تاثیر میذارن؟ و وزنشون چی هست؟

م.ص : کلا فضای دانشگاه خیلی روشنه که چپ هست. و چند ساله اینطوری هست و این بحثی توش نیست . چه توده دانشجو که بسیار چپ و رادیکال و مدرن و آزادیخواه و سکولار هست و چه فعالین چپ الان در دانشگاه در مجموع موقعیت بالاتری دارند.
ولی در عین حال راست هم بیکار نیست و سعی میکنه که موقعیت از دست رفته اش رو بدست بیاره و داریم میبینیم گرایشاتی که در واقع 2 خردادی های قدیم هستند الان مجبور شدند تحت فضای چپ جامعه به طور کلی و همینطور فضای چپ دانشگاه ، بروند در قالب لیبرالیسم و سوسیال دموکراسی و فراکسیون مدرن تحکیم وحدت. آنها اینجور اسامی رو خودشون میذارن و اینها دست و پا زدنها ی 2 خرداد و اپوزوسیون پرو رژیم هست (برای بقاء) و اینکه سعی بکنند در دانشگاه موقعیت از دست رفتشون رو احیا بکنند. راست در دانشگاه الان اینها هستند و گرنه فضای دانشگاه به شدت چپه و همینجور که پلاکاردها و شعارها رو ما میبینیم ، سوسیالیزم یا بربریت، آزادی برابری، لغو آپارتا ید جنسی ، آزادی زندانیان سیاسی اینها شعارهای مسلط و خواسته ها ی مسلط در دانشگاه هستند.

ک.ج : ولی شما گفتید راست میخواد تو دانشگاه جلو بیاد ، میخواد تحرک از خودش نشون بده ، نمودهاش چی هست؟ شعارهاشون و تحرکات روزمره شون، در کجا میشه دید؟

م.ص : ببینید (برای مثال) الان یک فضای اعتراضی فعال هست نسبت به این احکامی که برای فعالین دانشجویی پلی تکنیک اعلام شده و سر همین قضیه برای مثال تحکیم وحدتی ها و اون فراکسیون به قول خودشون مدرنش یا همون 2 خردادی های سابق که الان مجبور شدند لباس دموکراسی تنشون بکنند اینها هم سعی میکنند که فعال باشند. و به قول معروف از رانت حکومتی، از امتیازات حکومتی هم برخوردارند . چون بهر حال اینها سرشون به حکومت وصله و مناسبات دارند با وزرات اطلاعات، مناسبات دارند با مقامات دولتی . اینها برو بچه های ساخته پرداخته حجاریان و اینها هستند و دارند از این امکانتشون استفاده میکنند تا سعی بکنند موقعیتی به دست بیارند . مشکلشان این هست که در بین توده دانشجو جایی ندارند . هر وقت که اینها بیان و بخوان کاری بکنند توده دانشجو پشت سرشون نیستند. مگر اینکه مجبور بشن خودشون رو یه مقداری رادیکال و چپ نشون بدن که امکانی فراهم بکند (برای جلب توده دانشجو) . یکی با این مشکل روبرو هستند و مشکل دیگه ای که دارند اینه که چپ در دانشگاه بسیار قوی هست و فضای فکری و افق و آرمانی که دانشگاه جلوی خودش گذاشته کاملا چپ و سوسیالیستی هست. اینها با این مشکل روبرو هستند و واضح است که جمهوری اسلامی رو کسی رو نمیخواد . در نتیجه به نظر من وضعیت راست خیلی وضعیت درب و داغونی هست در دانشگاه و افق و جهتی ندارن و در همون حدی هم که مطرح میشن این به اعتبار احمدی نژاد و سرکوب وحشیانه جمهوری اسلامی علیه جامعه است که اینها میتونند هنوز کار علنی کنند و حرفی بزنند . به مجرد اینکه فضای جامعه یک ذره از این باز و راحت تر باشه اینها رو دنبالشون میکنند مردم . نه فقط قبولشون ندارند بلکه به عنوان کسانی که از حکومت دفاع کردند مردم اینها رو به مواخذه میکشند. اینها یک وضعیت موقتی دارند و اینهم ناشی ار این هست که هنوز فضا اونقدر نچرخیده و آزاد و باز نشده. ولی در دانشگاهها فضا داره علنی تر میشه . دخالت توده دانشجو در سیاست داره گسترش پیدا میکنه و هر چقدر این گسترش پیدا بکنه اینها کارشون از این هم که هست خرابتر میشه و موقعیتشون از این ضعیف تر میشه.

ک.ج. : گفتید که که فضای تحرک سیاسی در دانشگاهها علنی تر شده و توده بیشتری ار دانشجویان در اعتراضات شرکت میکنند. شما چطور میتونید از نظر کیفی و کمی فضای دانشگاهها رو چپ تر و گسترده ببینید؟

م.ص : امسال به مجرد اینکه دانشگاه باز شده (اعتراضات) شروع شده . معمولا هر سال تا 16 آذر خبر مهمی نمیشد. الان حدود یک ماه از بازگشایی دانشگاهها میگذره ، اون حرکت 16 مهر رو باهاش روبرو بودیم که احمدی نژاد رو مجبور شدند مخفیانه بیارن و ببرند. یکی هم حرکت چند روز پیش دانشجوها در اعتراض به حکم دانشجویان پلی تکنیک در دانشگاه تهران بود. نکته دیگر اینکه شهرستانها فعالتر از هر وقت دیگری هستند نسبت به گذشته و اینها همه شاخصهای این هست که توده داانشجو وسیع تر به عرصه سیاست رو آورده است.
راستش تحرک دانشگاه رو در خود نمیشه توضیح داد. دانشگاه منعکس کننده وضعیتی در جامعه است و ما این وضعیت اعتراضی در جامعه رو خیلی روشن تر میبینیم . چه وقتی تو دانشگاه هم منعکس میشه و چه فضای اعتراضی تعطیل نشدنی کارگرها ، مخصوصا مثلا اعتصاب کارگران هفت تپه . یا چند وقت پیش در 8 مارس و چهارشنبه سوری یک فضای اعتراضی شدید رو در جامعه میدیدیم ، شورشهای سر مسئله بنزین ، کاملا (زمینه های) این فضای اعتراضی در دانشگاهها رو نشون میده ، اعتراضاتی که علیه اعدام میشه و تظاهراتهایی که علیه اعدام بود ، فراخوان زندانیان سیاسی از درون زندانها ، مجموعه این فضا و این شرایط جامعه در واقع در دانشگاهها منعکسه و ما با یک فضای سیاسی فعال تری در دانشگاهها روبرو هستیم .

ک.ج : شما از چپ در دانشگاه حرف زدید ، از قدرتش ، از شعارهاش ، آیا این چپ یک نیروی یکدست و به اصطلاح با یک افق و یک جنبش داره حرکت میکنه؟ چطور میبینید موقعیتش رو؟

م.ص: وضعیت چپ در دانگشه خیلی جالبه و فکر کنم مفید باشه ادامه وقت امروزمون رو روی این بذاریم . وضعیت چپ در دانشگاه اینجوری هست که فضای جامعه به طور کلی چپه و اینهم ثمره حضور کارگر و مبارزه کارگرها و شعارها و مطالبات چپی هست که در دانشگاهها و خود جامعه هست و تحت تاثیر حزب کمونیست کارگری و جنبش کمونیزم کارگری هست . برای مثال از سرود انترناسیونال در خاوران گرفته تا شعارهای چپی که در همین اجتماعات اخیر در رابطه با حقوق کودک در اجتماعات وسیعی در تهران و سنندج و شهرهای دیگه (در 16 مهر) مطرح شد . کاملا فضای جامعه چپ هست و دانشگاه تحت تاثیر این فضای چپ کل جامعه است و خودشون هم در شعارهاشون اینرا مطرح میکنن که جنبش دانشجویی متحد جنبش کارگری و زنان است... در نتیجه چپ در دانشگاه علل العموم تحت تاثیر این فضاست . چپ در دانشگاه علل العموم تحت تاثیر شعار آزادی برابری ، سوسیالیزم یا بربریت و تحت تاثیر یک گرایش و یک جنبش سوسیالیستی کمونیستی کارگری در جامعه است .
ولی وقتی که میایید تو خود دانشگاه چپ رو بررسی میکنید میبینید که به گروهها و گرایشات مختلفی تقسیم شده و هر کدام کم و بیش دارن با تمایزاتی حرفهای خودشون رو میزنن و تقسیم بندیهایی هم دارند. مثل چپ رادیکال ، چپ کارگری. الان گروههای مختلفی تشکیل شده مثل جوانان سوسیالیست یا همچی اسمی و یا دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و اینها هم دارن فعالیت میکنند. یعنی این فضای فعال شدن سیاسی منجر به این شده که گروههای مختلف چپ در دانشگاه هم شکل بگیره ، فرصت پیدا کنن روی تمایزت و اختلا فاتشون صحبت کنند و حتی صحبت این هست که بریم حزب چپ علنی درست کنیم و این جالبه . فضای سیاسی علنی داره به وجود میاد . حالا در مورد اینکه خود این گروهها و تمایزات چی هست میشه مفصل تر صحبت کرد .

ک.ج : این تمایزات چی هست . در عین حال که شما همه شون رو جزو نیروهای چپ حساب کردید ، با شعارهایی تقریبا شبیه به هم ، تشکیل شده از آزادی برابری از سوسیالیزم و علیه بربریت دارند حرف میزنند . آیا همین کافی نیست که ما اینها رو یک نیروی یکدست بدونیم؟

م.ص: نه این هنوز کافی نیست برای اینکه اینها رو نیرویی یکدست بدونیم . ارزیابی شخص خود من این هست، نه اینکه به حساب ارزیابی حزب گذاشته بشه: من فکر میکنم این چپی که در حال حاضر در دانشگاه هست ، کلیتش رو میگم، چه چپ کارگری چه چپ رادیکال و چه اسامی مختلف دیگه ای که میذارن رو خودشون، هنوز کل این چپ به مراتب عقب تر از چپ جامعه است . به مراتب دورتر از اون چپی هست که در جامعه داره رشد میکنه و گسترش پیدا میکنه . یعنی چپی که همون طور که قبلا گفتم تحت تاثیر طبقه کارگرو کمونیسم کارگری هست و شعارها و مطالبات و خواسته هاش رو داریم میبینیم. هنوز خود این چپ دانشگاه به نظر من یه جورایی دنبال اون چپ اجتماعی و قدرتمندی که در دل جامعه هست داره کشیده میشه. این چپ دانشگاه ، اون چپ رسمی دانشگاه که خودش رو در همین گروهها و اسامی و اینها منعکس میکنه ، این به مراتب خودش هنوز تحت تاثیر چپ سنتی هستند. تحت تاثیر جناح چپ و رادیکال و به اصطلاح " سوسیالیست " همون جنبش ملی اسلامی هستند که جنبش 2 خرداد از خودش بیرون داده است. همون جنبش ملی اسلامی که تحکیم وحدت و اینها را از خودش بیرون داد . به نظر من چپ دانشگاه هنوز به درجات زیادی آغشته به اون سنتهاست و کلا سیاسی کارهای در دانشگاه هنوز سنتهاشون ، نحوه فعالیتشون و چهارچوبه کارشون رو از همون تحکیم وحدت و سنتهای متعلق به جنبشهای ملی اسلامی و 2 خرداد و اینها میگیرن. هنوز به نظر من اون چپ واقعی و اون چپ رادیکال و سوسیالیت و بسیار مدرن و آزادیخواه و برابری طلب ، این چپ هنوز تو این دوره سخنگوها و نمایندگان پرشور خودش رو پیدا نکرده و هنوز به میدان نیامده اند .
میخوام بگم اگر نگاه بکنید در واقع هنوز دانشگاه ، بنا به شرایط وا قعی که وجود داره ، دانشگاه دست همون سیاسی کارهای قدیم هست ، همون فعالین سیاسی قدیمی که مجموعه اینها به نظر من به اون جنبش ملی اسلامی تعلق داشتند و الان یک بخشی شون چپ شدند و هر روز هم دارن چپ تر میشن و هر روز دارن بیشتر میبرن از اون گذشته خودشون . ولی هنوز وقتی از دور میایستی نگاه میکنی ، چپ دانشگاه هنوز به اون جنبشی که ازش اومده نزدیکه . تحت تاثیر جنبش ما هست، تحت تاثیر جنبش سوسیالیستی، جنبش کمونیسم کارگری است که الان قوی هست در جامعه و شعارهای اون رو مطرح میکنه ، ولی خودش هنوز بیشتر تعلقاتش به اون جنبشی هست که (بطور بلافصل) ازش جدا شده . در واقع نگاه هم بکنید به طور مشخص میبینید ، خیلی از چپهای امروز دانشگاه که شناخته شدند ، خودشون یک دوره ای تحکیم وحدتی بودند و بعد چپ شدند و خوب هم شد که چپ شدند و دائما هم دارند رادیکال تر میشن ولی هنوز نبریدن از اون جنبش گذشته شون و من فکر میکنم کاری که باید صورت بگیره یک قطع رابطه قطعی هست با اون جنبش گذشته و میدون پیدا کردن چپ کمونیستی کارگری ، یک چپ رادیکال سوسیالیت ، فوق العاده آرادیخواه و سکولاریست . این چپ هنوز باید (در سطح علنی) به میدون بیاد و خودش رو سازمان بده و فکر میکنم این تحولی هست که داره صورت میگیره .

ک.ج: آیا این یک تحول فکری است ؟ چطور باید صورت بگیره ؟

م. ص : این تحول هم فکریه هم عملیه . به نظر من الان چپ در دانشگاه، مجموع چپ ، کل این چپ باید الان حول یک چیز متحد بشه اون هم ساختن یک تشکل سراسری دانشجوهاست. به نظر من چپ باید الان تو دانشگاه بیاد اتحادیه سراسری دانشجویان ایران رو ایجاد کنه و تشکل مستقل وتوده ای خودش رو به وجود داره . این خیلی مهمه . چرا مهمه ؟ چون فضای دانشگاه رو چپ تر میکنه. چون فضای دخالت سیاسی توده دانشجو رو بازتر میکنه . امکان دخالت بیشتری فراهم میکنه . چون حرکاتی که الان وجود داره و این تحکیم وحدتی ها و فراکسیون دموکراتیکش و .. سعی میکنند سوارش بشند و به خاطر رانت حکومتی که دارند بعضی جاها میتونند، این (تشکل سراسری و مستقل توده دانشجویان ) فضا رو در این سطح هم از اونها میگیره. به نظرم چپ در دانشگاه با همه تمایزات و اختلافهایی که دارن باید بیاید یک تشکل سراسری رو بوجود بیاره و این امکان رو بوجود بیاره که درخود چپ هم اون سوخت و ساز و متابولیسمی که لازمه صورت بگیره و چپ روشن تر بشه که چکار میخواد بکنه . از لحاظ عملی این هست که باید در دستورمون قرار بگیره و انجام بدیم.
ولی از لحاظ نظری ، به نظرم کاری که باید کرد اینه که همون گرایشات ملی اسلامی که تحت نام چپ داره خودش رو مطرح میکنه ، اینها رو باید شدیدا نقد کرد و گذاشت کنار و ذهنیت روشنی به دست آورد. در این زمینه هم مثالهای زیادی میشه زد . مثلا در بحث دموکراسی هنوز خیلی ها از چپها مشکل دارند . در بحث مبارزه ضد امپریالیستی که مشخصه همون چپ سنتی ، مشخصه همون چپ ملی اسلامی هست ، خیلی از این چپها هنوز مشکل دارند. ادبیات فرض کنید جوانان آزادیخواه و برابری طلب رو که میخونید کاملا میفهمید که هنوز تحت تاثیر اون چپ سنتی ، چپ ضد امپریالیست هست . متوجه نیست که قضایا چیه . اینها نمونه ها ی کا رهای نظری است که باید صورت بگیره .
ولی یک موردش که مشخص تر باید صحبت کنیم مسئله تحزبه . حزب ، حزبیت (کمونیستی). الان بحث خیلی از بچه ها اینه که بریم حزب درست کنیم و متوجه نیستند که 30 ساله در جامعه یک حزب قدر قدرت چپ و کمونیستی داره کار میکنه که همین بچه ها بنوعی محصول کار همین حزبند ولی خیلی هاشون درچهارچوب دانشگاه و محافل خودشون برای آن شونه بالا میاندازند . متوجه نیستند که ساختن حزب کار آسونی نیست. خوبه که این بچه ها میخوان برن حزب بسازند ، به نظرم یه چیزهایی یادشون میده و متوجه میشن که چطور متحد نگاه داشتن آدمها حول یک افق رادیکال و پیشرو کار بسیار سختی هست و کلی کار میطلبه، سنت میخواد و جدال احتیاج داره . ستون فقرات کادرها و رهبرانی رو میخواد که این قضیه رو پیش ببرند . این رفقای ما قدر حزب، قدر رهبران حزب ، قدر کادرهایی که سالهاست این مسئله رو به پیش بردند متوجه نیستند. قدر یک موجودیت عظیم اجتماعی رو متوجه نیستند و یک مقدار در چهارچوبه دانشگاه و محافل خودشون و اون قلعه ای که چپ سنتی ساخته تو دانشگاه، بنا به شرایط تاریخی، یک مقدار مقهور اون شدند و تو اون چهارچوب دارند فکر میکنند. کلا تئوریشون از تحزب و حزبیت بسیار محدوده، بسیار محفلی هست ، بسیار غیر سیاسیه . نفش یک حزبی که داره در اوضاع سیاسی و در مناسبات سیاسی و معادلات سیاسی تاثیر میذاره و در دنیا مثلا با اکس مسلمش شناخته شده به عنوان یک نیرویی که داره علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنه، تا بلند کردن پرچم آزادی و برابری زن که تو این زمینه خیلی فعال بوده و یا راه انداختن جنبش دفاع از حقوق کودک و .. تا رهبری اعتصابات عظیم کارگری که کل جامعه رو داره تغییر میده و ... اینها رو نمیبینند . خیلی محدود اند. حزب از نظرشون جمع کردن محفل دور و بر خودشون هست. حزب رو به عنوان یک پدیده سیاسی نمیبینند. اگر به عنوان یک پدیده سیاسی ببینند اونوقت میفهمن که وقتی میخواهی حزب تشکیل بدی باید بری یک کاری بکنی که روی مناسبات قدرت ، روی مناسبات اساسی سیاسی تاثیر بذاری . اگر بخواهند این کار رو بکنند بلافاصله متوجه حزب کمونیست کارگری و نقش و تاثیراتش میشن . ولی به راحتی میتونن پیش خودشون بگن من که حالا میتونم چند دانشجو را با هم متحد کنم که یک کاری بکنیم . این هم حزب من. این هم محفل من. این هم گروه سیاسی و سوسیالیستی من . درکشون از حزب بسیار خرد و محفلی و غیر سیاسی هست . من به این دوستان توصیه میکنم حزب و جامعه منصور حکمت رو دقیق بخونند . نوشته های لنین رو از جمله " چه باید کرد"رو بخونن . یک حزب سیاسی که تاثیر میذاره روی معادلات سیاسی یک نکته اساسی در مارکسیسم هست، در سوسیالیسم هست . اینها که خودشون رو سوسیالیت میدونند و سوسیالیست هم هستند ، من توصیه میکنم برن روی حزب و تئوری تحزب کار بکنند. این یک جنبه نظری هست.
ولی بخوام خلاصه بکنم، جنبه نظری یک وجه وظایف ما هست. اما جنبه عملی کار مهمتر هست. من باز تاکید میکنم که اختلافاتی که چپها با هم دارند در دانشگاه نباید مانع این بشه که چپ در دانشگاه به یک حرکت متحد و هماهنگ و رادیکال (یعنی همان ایجاد تشکل سراسری و علنی توده دانشجویان) دست بزنه و این خیلی تعیین کننده هست در تحکیم و پیشبرد موقعیت چپ در دانشگاه.

ک.ج: آخرین سوالم این هست که با این تعریفی که شما از چپ در دانشگاه میدید چطور میتونند اینها در یک جنبش قرار بگیرند ؟ جنبش کمونیسم کارگری تعریفش مشخصه ، جریانات متفاوتی که دارند از جنبش دیگری کنده میشن و شعار سوسیالیزم یا بربریت رو میدند چطور میشه کل این چپ رو متحد کرد و از یک گرایش طبقاتی دیگر وارد این بخش از فعالیت کرد؟

م.ص : برای اینکه بین این جنبشها دیوار چین نکشیدند . نکته دیگه اینکه در هر جامعه ای بالاخره یک جنبش طبقاتی هست که راه حل داره . الان در اوضاع و احوال ایران ، در قبال بحران جمهوری اسلامی و این اوضاع جهانی وحشتناکی که هست ، تنها جنبشی که واقعا راه حل داره جنبش کمونیسم کارگری و جنبش طبقه کارگر هست که سوسیالیزم را مبنا قرار میده و میگه باید بریم اون رو ایجاد کنیم و از شر این سرمایه داری و احمدی نژاد و جنگها و .. رها بشیم . این رو خود دانشجوها هم دارند میگن. سوسیالیزم یا بربریت همینه. یعنی در مقابل بربریت جمهوری اسلامی سوسیالیزم تنها راه حله. هژمونی جنبش کمونیسم کارگری و هژمونی جنبش طبقه کارگر همین الان در دانشگاه هست . در نتیجه همونطور که گفتم خیلی از این دانشجوها تا 2 سال پیش خودشون رو تحکیم وحدتی میدونستند و الان چپ شدند . این خوبه .همین هایی که الان توی دانشگاه هستند یک بخشهایی شون شاید رهبرای جنبش کمونسم کارگری بشند. این کاملا ممکن و شدنی هست . از جنبشهای دیگه آدمهایی که به قول مارکس در مانیفست به درک تئوریک ازتاریخ میرسند به جنبش ما میپیوندند .هیچ چیز عجیبی نیست و اتفاقا همین مسئله است که داره رخ میده و من فراخوانم به این چپهای رسمی دانشگاه این هست که این شیفت جنبشی رو انجام بدن. از این جنبشی که در دلش به وجود آمدن و کلی سنتها و افکار، تئوریها و تزهای اون جنبش روی ذهنشون سنگینی میکنه ، جدا بشن و به طبقه کارگر و سوسیالیزمش و کمونیسم کارگری اش بپیوندند و به حزبش ، حزب کمونیست کارگری بپیوندند . همه مسئله اینه و ما باید این کار و بکنیم و باید این ها رو بکشیم دنبال خودمون و جنبش خودمون ، طبقه خودمون . این معنی مشخص و عملی این هست که چطور طبقه کارگز برای رهایی خودش مجبوره بقیه رو هم رها بکنه .

ک.ج : مصطفی صابر بحث زیاد هست در این مورد . همیدوارم همون دانشجویان چپی که مورد خطابتون هستند در این بخش شرکت کنند و اگر نقد دارند بنویسند و بفرستند.

م.ص: خیلی متشکرم . من هم از سوالات دوستان استقبال میکنم.

کار شما تمام است!

کیان آذر

صحبتهای اخیر مهدی عربشاهی که در سایت خبرنامه امیرکبیر منتشر شده ادامه صحبتهای حجاریان و قوچانی و دیگر چهره های راست پرو رژیم است. ادامه همان مطالب آشنای حضرات در وحشت از شبح لنین و.... است. این اظهار نظرها ادامه واهمه و نگرانی این طیف از قدرتمندی سوسیالیسم و چپ در فضای جامعه و دانشگاه است. جالب اینست که یکی هشدار میدهد، دیگری از کمونیسم هیولایی میسازد، این یکی میکوشد آنرا لوث کند، به ظن خود افشاگری میکند و تهدید میکند.
نکته جالب اینست که این طیف نمی خواهد واقعیت را بپذیرد. واقعیت رسمی و جا افتاده در دانشگاه را نمی پذیرد. باید به این افراد گوشزد کرد که رابطه شما با توده وسیع دانشجویان (اگر هم چنین رابطه ای باشد) از صدقه سر چپ صورت میگیرد. هرتجمع و آکسیونی که در دانشگاه برگزار میشود بواسطه سوسیالیستها و چپهاست که اجتماعی میشود و با استقبال دانشجویان قرار میگیرد و رنگ سوسیالیستی پیدا میکند. این مسئله بیش از پیش شما را هراسان و نگران کرده است.
اگر فشار چپ، خواسته ها و مطالبات رادیکال، مدرن و سوسیالیستی از روی شما برداشته شود شما در بغل جمهوری اسلامی غش میکنید. این چپ دانشگاه است که فعالیتها و تجمعات اجتماعی، فراگیر و رادیکال در بستر اصلی دانشگاه برگزار میکند و شما را بدنبال خود میکشد. اگر چپ ها نباشند کسی به شما محل نمی گذارد. نمونه آن 16 آذر پارسال که شما میخواستید بروید در قبرستان مراسم عزاداری و غمگساری برگزار کنید. این نقد ما و فشار ما بود که دست و پای شما را بسته و اجازه چنین کارهایی به شما نداد. حالا اگر میرفتید قبرستان فکر میکنید چند نفر در مراسم شما حاضر میشد؟ شما خودتان اینرا بخوبی میدانید که اگر ژست دمکرات و مترقی بخود نگیرد که اصلا کسی با شما حرف هم نمیزند. اما بقیه هم اینرا خوب میدانند که هربار و هر جا فرصت کنید می خواهید خواسته ها و مطالبات انسانی، جهانشمول و پیشرو دانشجویان را در چارچوب رژیم کانالیزه کنید. میخواهید به مذهب و ناسیونالیسم و لیبرالیسم و هزار پدیده ضد انسانی گره بزنید. اما مدام ناکامید.
مطلب دیگر با توجه به شرایطی که توضیح دادم و موقعیت و هژمونی که سوسیالیسم بر دانشگاه دارد هر تجمع و اکسیونی اگربخواهد اجتماعی، توده ای باشد و اکثریت دانشجویان را پشت خود بیاورد باید مطالبات انسانی و رادیکالی داشته باشد. در مورد شانزده آذر هم این را بدانید که 16آذر امسال سرخ تر از همیشه برگزار خواهد شد و چپ دانشگاه بار دیگر با بیانیه ها و پلاکاردها و مطالبات پیشرو و سوسیالیستی جنبش دانشجویی را نمایندگی خواهد کرد. شما هم اگر خواستید می توانید شرکت کنید و در این مراسم حضور داشته باشید. شما باید این هژمونی را بپذیرید چون خواست اصلی دانشجوی امروز و در سطحی کلان تر جامعه ایران این مطالبات و این جنبش است. واقعیتی که پیش روی شماست رادیکال و باز شدن اوضاع بنفع جنبش ماست و نتیجه آن انزوا، حاشیه ای شدن و عقب رفتن حکومت و جریانات مدافع و وامدار آنست.

Tuesday, October 23, 2007

سوسیالیسم را متشکل کنیم!

در حاشیه اعتراضات امروز دانشجویان در دانشگاه پلی تکنیک
نوید مینائی

اعتراض امروز دانشجویان در دانشگاه پلی تکنیک بعد از آن همه بگیر و ببند و تلاش حکومت برای سرکوب و ارعاب جامعه امروز برای چندمین بار و به صورت جانانه ایی جواب محکم و تعیین کننده ایی به سیاست سرکوب جمهوری اسلامی داد. این اعتراض نه تنها اعتراض به سرکوب و شکنجه و اعدام بود بلکه برای چندمین بار و در شرایطی متفاوت از گذشته سوسیالیسم را به عنوان آلترناتیو بربریت اسلامی و سرمایه داری موجود قرار داد. در شرایطی که خیلی از نیروهای اپوزیسیون و سرنگونی طلب سیاست سرکوب و ایجاد ارعاب حکومت اسلامی را از خود رژیم هم گویا جدی تر گرفته اند و پیروزیش را اعلام کرده اند و جنبش سرنگونی طلبانه مردم را شکست خورده اعلام می کنند، برخی دیگر شانس پیروزی را هنوز برای ملی اسلامی ها و سوسیالیست ها در چنین شرایطی یکسان می دانند و از طرفی حکومت هم با آن همه قداره کشی هایش در مقابل مردم و کارگران و دانشجویان مستاصل است، حرکت امروز دانشجویان چیز دیگری نشان داد.
شعارهای امروز دانشجویان در حمایت از اعتراضات معلمان و کارگران و خواست آزادی صالحی و اسانلو و همه زندانیان سیاسی، نه به جنگ و نان صلح آزادی، همه وهمه جهت گیری چپ دارند و مطالبات یک جنبش و گرایش سوسیالیستی را نمایندگی میکنند. گرایشی که ما در کنگره ششم حزب به روشنی از آن صحبت کردیم. شعار ها و حرکت دانشجویان در کنار اعراضات قدرتمند کارگران و مبارزات هر روزه زنان علیه اسلام و حکوکت اسلامی نشان داد که جنبش سرنگونی با قدرت به پیش می رود و این قدرت و پیشروی اش نتیجه چپ و رادیکال بودن آنست. تحت تاثیر تلاش سوسیالیست هاست. تحت تاثیر جنبش کمونیسم کارگری و حزب آن است. نتیجه کار کسانیست که معتقدند امروز در ایران و جهان هر اعتراضی اگر بخواهد پیروز شود، از اعتراض برای آزادی زن تا کارگر و دانشجو و ... باید چپ و سوسیالیست باشد و برای پیروزی کارگر و سایر بخش های معترض جامعه آلترناتیو دیگری موجود نیست. نتیجه مبارزه کسانیست که دست را نه به ملی اسلامی ها و نه به حکومت نباخته اند، بلکه پیروزی جامعه، پیروزی چپ و کارگر را می بینند، قدرش را می دانند و برای رفع نواقص و کمبودهایش، برای سازماندهیش تلاش می کنند و می دانند این تلاش ها ضامن پیروزی مردم و کارگران است. این روز نشان داد سوسیالیسم در دانشگاه ها کاملا تثبیت شده است و اعتراضات کارگری و دانشجویی و سایر اعتراضات اجتماعی در ایران هم برای رادیکال شدن و به هدف رسیدن بستری مناسب تر از سوسیالیسم و کمونیسم امروز ندارند.
تشکلات حکومتی و اسلامی در عرصه دانشگاه ها کاملا دست را باخته اند و دوردور چپها و سوسیالیست هاست. دانشجویان خواستار ایجاد تشکل های مستقل دانشجویی شده اند. دانشجویانی که شعار سوسیالیسم یا بربریت را بلند میکنند قطعا تشکل هایی با آرمان و هدفی چپ و سوسیالیستی می خواهند. در این شرایط اعتراضات دانشجویی بیشتر از هر زمانی نیازمند داشتن تشکلات مستقل و رادیکال است. تشکلاتی که چنین اعتراضانی را در سطحی سراسری و وسیع و هماهنگ در کل کشور سازمان دهی کند. این گام بعدی و ضروری دانشجویان مبارز آزادیخواه و سوسیالیست است.

Sunday, October 21, 2007

سونامی از نوع مخفی!

در حاشیه ورود و خروج مخفیانه احمدی نژاد به دانشگاه تهران
نوید مینائی

طی یکی دو هفته گذشته اتفاقات مهمی در ایران رخ داده است که خصلت نمای وضعیت جامعه ایران و موقعیت جنبش اعتراضی و سرنگونی طلبانه مردم است. حکومت اسلامی بعد از ماه ها سرکوب و شکنجه و اعدام و بی حجاب گیری و نمایش های تلویزیونی اعترافگیری و تمام زور و ضربی که به کار برد در مقابل جامعه ایی قرار گرفته که از هر زمانی تعرضی تر است. اگر حکومت احساس می کرد موفق شده و جامعه را عقب زده و خانه نشین کرده، دست از تلاش هایش بر می داشت. ولی نه حکومت این رفتار را از خود نشان داده و نه جامعه شاخص های عقب نشینی را از خود بروز داده است. برعکس، مشاهدات زیادی که در عرض یکی دو هفته اخیر در جامعه دیده شده اند ادامه روند مبارزه مردم با حکومت اسلامی و گسترش آن را نشان می دهند.
اتفاق اول اعتراضات پرقدرت ۴۰۰۰ کارگر نیشکر هفت تپه بود که در طول ۱۱ روز اعتصاب هماهنگ –و خطر گسترش اعتراضات به سایر نقاط خوزستان- توانستند دولت و کارفرما را عقب برانند و بخشی از حقوق معوقه خود را بگیرند. این اعتصابات در حالی صورت می گیرد که حکومت اسلامی با دستگیری و شکنجه فعالین کارگری می خواست اعتراضات کارگری را در جامعه خفه کند. حکم شلاق و زندان برای فعالین کارگری ربودن اسانلو نگهداری صالحی در بد ترین شرایط در زندان و چندین مورد دستگیری و حملات شبانه به منازل فعالین کارگری توسط نیروهای سرکوب حکومت، تلاش های عقیم مانده حکومت برای ساکت کردن کارگران بود. اما نتیجه درست عکس شده است. در همین اعتصاب هفت تپه فضای اعتراضی که داشت تمام مناطق اطراف نیشکر هفت تپه را می گرفت، از کشت و صنعت کارون تا کاغذ سازی شوشتر، از طرفی بی نتیجه ماندن سرکوب و دستگیری و وعده های توخالی و تلاش حکومت و کارفرما برای ایجاد تفرقه در میان کارگران باعث شد حکومت عقب نشینی کند. یعنی در مجموع به جای اینکه حکومت دست بالا بگیرد، این کارگرانند دارند با اعتماد به نفس تر میشوند!
برگزاری جشن هایی به مناسبت روز جهانی کودک در چندین شهر ایران، از دیگر اتفاقات مهم روزهای گذشته بود. مدافعین حقوق کودک چندین شهر ایران در فضایی رادیکال و سراپا اعتراض به وضع موجود خواهان زیر و رو شدن این دنیای وارونه شدند. اعلام کردند همه مصیبت ها و سختی ها بشر و به ویژه کودکان ناشی از نظام سرملیه داری داریست و باید این دنیای وارونه را بر سر پایش نشاند. اعدام ها جلوی چشم کودکان قرار بود بچه های آن جامعه و فعالین دفاع از حقوق کودکان را بترساند، اما امسال درست عکس اینرا نشان داد. مراسم ها وسیع تر و رنگی تر و شادتر و پرجمعیت تر بود. شعارها رادیکال تر و سوسیالیستی تر!
اما اتفاق دیگری که در هفته گذشته افتاد ورود و خروج مخفیانه "سونامی!" جمهوری اسلامی از در پشت سالن اجتماعات در دانشگاه تهران بود! سونامی نامی بود که حکومت اسلامی می خواست به احمدی نژاد بدهد. تیتر کیهان درست روز بعد "انتخاب" ایشان بود. یعنی او می آید و همه اعتراضات را جارو می کند. با آمدنش همه صدا ها در گلو خفه می شود "صدای پای دیکتاتور" هم که ۲ خردادی ها در روزهای انتخابات ریاست جمهوری می گفتند اشاره به همین اقتدار سونامی گونه احمدی نژاد داشت. کابینه ایی تشکیل داد از نظامیان و سپاهیانی که ضد انسانی ترین رفتار ها را در پرونده خود داشتند. هر چه خشن تر و ضد انسانی تر، در کابینه احمدی نژاد رتبه ایی بالاتر! "طرح ارتقاء امنیت اجتماعی" به منظور سرکوب جامعه و فعالین اجتماعی چندین ماه است که آغاز شده است. شکست فاز اولش را که همان روزهای اول اعلام کردند. ولی در ادامه این سونامی روز ۲۰ آذر فرمانده لشکر سونامی، احمدی نژاد، در دانشگاه امیرکبیر هو شد! عکسش را پاره کردند و آتش زدند، و فریاد زدند "رئیس جمهور فاشیست دانشگاه جای تو نیست!" و احمدی نژاد را با خفت و خواری از دانشگاه انداختند بیرون. البته آن روز احمدی نژاد از درهای جلوی سالن و جلو چشم و در حضور دانشجویان وارد دانشگاه و خارج شد. طرح های سرکوب و دستگیری و شکنجه دانشجویان و بویژه دانشجوبان پلی تکنیک، صدور احکام کمیته های انضباطی و تمام تلاش حکومت برای سرکوب دانشگاه بعد از این واقعه و مراسم های سرخ ۸ مارس شدت بیشتری گرفت. اتفاقی که افتاد این بود که دانشجویان زندانی در نتیجه تلاش ها و مبارزات دانشجویان و نیروهای سرنگونی طلب به چهره های شناخته شده بین المللی تبدیل شدند و ادامه بازداشت آنان همراه با فشار به جمهوری اسلامی بود.
در هر صورت مهرماه امسال آمد و احمدی نژاد بعد از برگزاری یک سیرک موفق!! در آمریکا به تهران برگشت و قرار بود روز ۹ مهر به مناسبت آغاز سال تحصیلی در دانشگاه تهران سخنرانی کند. احمدی نژاد این روز را بی خیال شد! زیرا مطمئن نبودند بتوانند مراسم آبرومندانه ای برگزار کنند و می ترسید مایه شکست و حقارت هرچه بیشترشان بشود. به خاطر همین، روز ۱۶ مهر را اعلام کردند. از روزها قبل تیم های امنیتی برای ایجاد آرامش در دانشگاه تهران حضور داشتند هر جنبنده ایی را زیر نظر داشتند که مبادا به "سونامی!" آسیبی برساند. تعدادی از اوباش بسیجی را از روزها قبل دعوت کرده بودند تا در نقش دانشجویان متعهد ظاهر شوند. هیچ دانشجوی غیر دانشگاه تهرانی را سعی کردند راه ندهند مگر احمدی نژاد در امان باشد. ولی بیش از ۱۰۰۰ دانشجو از دانشگاه های دیگر وارد دانشگاه شدند. در حالیکه احمدی نژاد در حال سخنرانی برای جمع دوستان بود، دانشجویان به نمایندگی از جامعه، جامعه ایی که ماه ها سرکوب شده بود، اعدام شکنجه شده بود، فریاد می زدند، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر فاشیست، محمود احمدی نژاد عامل هر فقر و فساد و .... . اصلا قرار نبود چنین اتفاقاتی بعد از ماه ها بگیر و ببند صورت بگیرد. ظاهرا قرار بود همه ماست ها کیسه کنند، احمدی نژاد با سرافرازی وارد دانشگاه بشود و نتیجه موفقیت آمیز سرکوب را به رخ دانشجو و جامعه بکشد!
ولی تصویر اینگونه بود که سونامی را مخفیانه از در پشت کوچکترین سالن اجتماعات دانشگاه تهران در میان محافظینش وارد سالن کردند و در حالیکه تعدادی "خودی" در سالن به سخنانش گوش می دادند دانشجویان در بیرون از سالن در مقابل چشم جامعه فریاد می زدند و اعتراض می کردند، سخنرانی های غرا در باب آزادی زندانیان سیاسی ایراد میکردند. آخر سر هم سونامی را مخفیانه از سالن به کاخ ریاست جمهوری منتقل کردند! کسی که با قلدری آمده بود جامعه را سرجایش بنشاند مخفیانه می آید و می رود و کسی که قرار بود سرجایش بنشیند در ملاء عام در مقابل دوربین و چشم جهانیان اعتراض می کند و احمدی نژاد را عامل فقر و فساد می نامد.
حالا با این تصویر می توان گفت چه کسی از این مبارزه پیروز بیرون آمده است؟ آیا اعتراضات مردم، از کارگران هفت تپه گرفته تا مبارزات هر روزه زنان که طرح ارتقاء امنیت اجتماعی را در همان مرحله اول به شکست کشاندند تا مدافعین حقوق کودک شکست خورده اند و به محاق رفته اند یا سونامی جمهوری اسلامی که مخفیانه رفت و آمد می کند؟!
بدون شک جمهوری اسلامی تا وقتی که بتواند سرکوب کند سر کار می ماند و در سرکوبگری جمهوری اسلامی شکی نداریم ولی نتیجه سرکوب، مثل نتیجه هر پروژه دیگری گویای موفقیت آن است. پروژه سرکوب در ایران نه تنها نتوانست جامعه را عقب براند بلکه به ضد خودش تبدیل شده است. جامعه روز به روز تعرضی تر می شود و جمهوری اسلامی هم مثل همیشه چاره ایی به جز ادامه طرح شکست خورده اش ندارد.
ولی گرفتن تصویر درست از جامعه است که می تواند ما را برای ادامه مبارزه راهنمایی کند، ما جامعه ایی سراپا اعتراض و تهاجمی داریم باید سیاست ها را بر اساس پیشبرد مبارزات این جامعه تعیین کنیم. نقش ما در به وجود آمدن همین اوضاع غیر قابل انکار است چرا که نه ۲ خرداد را راه برون رفت از معضل جمهوری اسلامی دانستیم و نه سونامی را جدی گرفتیم و در به شکست کشاندن جفتشان نقشی اساسی داشتیم. راه ادامه مبارزه گسترش اعتراضات و ایجاد تشکل های کارگری و دانشجویی و غیره است. مبارزات و فضای جامعه را باید پاس داشت، بزرگ و قدرتمندشان کرد و جلوی چشم ها گرفتشان، فراخوان داد و حمایت برایشان جلب کرد، تریبونشان شد و سازمانشان داد. این ها کارهاییست که ما داریم می کنیم زیرا که باور داریم سونامی شکست خورده و جامعه در حال پیشرویست.

Monday, October 08, 2007

آخرین اخبار ازدانشگاه تهران در اعتراض به احمدی نژاد

زندانی سیاسی آزاد باید گردد
١٠ اکتبر (١٨ مهر)، علیه اعدام بپا خیزیم!
زنده باد آزادی و برابری
لطفا" ما را از نظرات خود آگاه سازيد . ايميل ارتباط با ما در انتهاي خبرنامه موجود مي‌باشد


عناوین اخباردوشنبه:
آخرین اخبار ازدانشگاه تهران در اعتراض به احمدی نژاد

.............................................
اعتراض قدرتمند دانشجویان به حضور احمدی نژاد در دانشگاه تهران علیرغم تدابیر امیتی شدید
احمدی نژاد امروز دوشنبه ۱۶ مهر به مناسبت افتتاح سال تحصیلی جدید وارد دانشگاه تهران شد. جلسه ۹ مهر احمدی نژاد در همین دانشگاه را لغو کرده بودند به امید اینکه جلسه امروز را در فضایی امنیتی به سلامت از سر بگذرانند ولی چنین نشد. تمام دستگاه امنیتی حکومت اسلامی از وزارت اطلاعات گرفته تا اوباش بسیجی دانشگاه های تهران و امام حسین و امام صادق همه جمع شده بودند تا برای احمدی نژادشان مراسم آبرومندانه ای برپا کنند. مراسم را در کوچکترین سالن دانشگاه تهران برگذار کردند و میهمانان از پیش معلوم بودند. ولی دانشجویان از دانشگاه های پلی تکنیک و علامه، از صبح امروز با وجود فضای شدید امنیتی و کنترل مدام کارت دانشجویی توسط عوامل امنیتی، به دانشجویان معترض در دانشگاه تهران پیوستند. دانشجویان معترض که تعدادشان به ۱۰۰۰ نفر می رسید، در مقابل محل سخنرانی احمدی نژاد تجمع کردند و اوباش بسیجی برای پراکنده کردن آنان از مقابل محل حضور احمدی نژاد به دانشجویان حمله کردند که با مقاومت دانشجویان، بسیجی ها ناکام ماندند. دانشجویان به قصد شکستن درهای ورودی دانشگاه به سمت درها هجوم بردند، شدت درگیری به حدی بود که پلیس ضد شورش برای متفرق کردن دانشجویان دو عدد گاز اشک آور به داخل دانشگاه پرتاب کرد. دانشجویان شعار می دادند"مرگ بر دیکتاتور"، "توپ تانک بسیجی، دیگر اثر ندارد"، "حکومت حیا کن دانشگاه رو رها کن"، "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد"، "شکنجه دانشجو، محکوم است محکوم است"، "حکومت زور نمی خوایم، پلیس مزدور نمی خوایم"، "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد"، "محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد".
رئیس جمهوری حکومت اسلامی تحت شدید ترین تدابیر امنیتی و به طور مخفیانه وارد دانشگاه تهران شد ، در جمع از پیش تعیین شده خودی حضور یافت و علیرغم تمام تدابیر امنیتی به طور مخفیانه و با خفت و خواری ازدانشگاه خارجش کردند، دانشجویان علیه او شعار دادند و او را عامل تبعیض و فساد و دیکتاتور خواندند. این تصویرواقعی جامعه سراپا اعتراض ایران در مقابل حکومت سراپا استیصال اسلامی ست که تلاش میکندجامعه را سرکوب کند.
اعتصاب و اعتراضات کارگران، مقاومت و مبارزه هر روزه زنان و جوانان در مقابل حکومت اسلامی و امروز دانشگاه، ثابت کردند تمام تلاش و بگیر ببند حکومت اسلامی برای مرعوب کردن جامعه بیهوده بوده است.
سازمان جوانان کمونیست به همه دانشجویان معترض و مبارز درود می فرستد و از همه دانشجویان دعوت می کند برای ادامه مبارزه به سرکوبگری ها، شکنجه و زندان و اعدام، ۱۸ مهر روز جهانی علیه اعدام به سیاست سرکوب و اعدام حکومت اسلامی اعتراض کنند و خواهان لغو مجازات اعدام، لغو احکام صادر شده اعدام و سنگسار شوند. داشجویان با حمایت از اعتصابات و اعتراضات و مطالبات به حق کارگران هفت تپه و سایر کارگران معترض نیز باید جلوه دیگری از اتحاد و همبستگی با مبارزات کارگری را به نمایش بگذارند و حکومت اعدام و شکنجه را هر چه بیشتر عقب برانند.

مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی
سازمان جوانان کمونیست
۱۶ مهر ۸۶، ۸ اکتبر ۲۰۰۷

دانشجویان دردانشگاه تهران با هواداران احمدی نژاد گلاویز شدند و شعارهایی علیه وی سر دادند
رویترز از تهران گزارش داد: "ده ها دانشجو پیش از سخنرانی امروز رییس جمهوری ایران در دانشگاه تهران با هواداران احمدی نژاد گلاویز شدند و شعارهایی علیه وی سر دادند."
این در حالی است که به گفته یک شاهد رویترز دانشجویان هوادار احمدی نژاد در واکنش به این شعارها فریاد می زدند: "رییس جمهور انقلابی، حمایتت می کنیم."
رییس جمهور ایران قرار است امروز در مراسم افتتاح دانشگاه های سراسر کشور به ایراد سخنانی در دانشگاه تهران بپردازد.
براساس این گزارش تعدادی از دانشجویان و اساتید پیشتر از رییس جمهوری به خاطر تحت فشار قرار دادن مساله دگراندیشی در دانشگاه ها انتقاد کردند.
برای مثال زمانی که احمدی نژاد ماه دسامبر در دانشگاه دیگری (امیرکبیر) مشغول سخنرانی بود با دانشجویانی روبرو شد که سعی می کردند جریان سخنرانی را با جار و جنجال و پرتاب ترقه مختل کنند اما به گفته مقامات این مساله با واکنش آرام رییس جمهور مواجه شد.
برپایه این گزارش احمدی نژاد قرار بود هفته گذشته در دانشگاه تهران سخنرانی کند اما مقامات گفتند این برنامه به دلیل بیماری رییس جمهور به تعویق افتاده است.
احمدی نژاد و دولت متبوعش تاکید می کنند از آزادی بیان و ابراز نظرات مخالف و سازنده حمایت می کنند اما دانشجویان معترض معتقدند برخی افرادی که علیه رییس جمهوری صحبت کرده اند تحت بازداشت قرار گرفته یا در لیست سیاه دانشگاه جای گرفته اند.
این گزارش می افزاید: برخی دانشجویان تجمع کننده در دانشگاه تهران فریاد می زدند: "دانشجویان بازداشت شده آزاد باید گردند" و در مقابل هواداران احمدی نژاد ضمن حمل پوسترهایی حاوی شعارهای مذهبی شعار سر می دادند: "ریاکاران، دانشگاه را ترک کنید.
تجمع دانشجویان در حاشیه حضور رئیس جمهور در دانشگاه تهران
جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران با دو مشی فکری صبح امروز در صحن این دانشگاه و در نزدیکی تالار محل سخنرانی رئیس جمهور تجمع کرده‌اند و در تریبون های آزاد جداگانه دیدگاه‌های خود را بیان می کنند. این تریبون های آزاد توسط بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و به طور جداگانه همزمان با سخنرانی رئیس جمهور در تالار علامه امینی دانشگاه در حال برگزاری است .دانشجویان در تریبون آزاد انجمن اسلامی به بیان نظرات و انتقادات خود نسبت به فضای دانشگاه‌ها و برخی سیاست های دولت نهم می پردازند و از سوی دیگر دانشجویان حاضر در تریبون آزاد بسیج دانشجویی، خواستار اخراج اساتیدی که آنها را "بی دین" می‌خوانند، هستند.بنا بر این گزارش، تجمع دانشجویان در نزدیکی محل سخنرانی ریاست جمهوری ادامه دارد. علاوه بر د انشجویان دانشگاه تهران، دانشجویانی از دانشگاه صنعتی امیر کبیر نیز حضور دارند و سخنرانی کردند. اکنون کلیه درهای دانشگاه تهران بسته است و صرفا اجازه خروج از دانشگاه داده می شود. نیروی انتظامی نیز در محل حضور دارد و اوضاع تحت کنترل است.
تشنج در دانشگاه تهران همزمان با سخنرانی احمدی نژاد

سخنرانی محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران در دانشگاه تهران با تجمع و اعتراض دانشجويان مخالف دولت روبرو شد و آنها شعار «مرگ بر ديکتاتور» سر دادند. گزارش های رسيده از دانشگاه تهران حاکيست که رييس جمهوری ايران صبح روز دوشنبه با حضور در تالار علامه امينی دانشگاه به ايراد سخنرانی برای دانشجويان منتخب وزارت علوم پرداخت و به طور رسمی سال تحصيلی جديد دانشگاه ها را آغاز کرد. ولی همزمان با سخنرانی وی ، بيش از يکهزار نفر از دانشجويان مخالف برنامه و سياست های آقای احمدی نژاد با برپايی تجمعی در بيرون از تالار به سر دادن شعار پرداختند. دانشجويان با شعارهای « مرگ بر ديکتاتور» و « دانشجويان زندانی را آزاد کنيد» نسبت به سياست های دولت نهم عليه دانشگاه ها، بازداشت دانشجويان و اخراج اساتيد منتقد به شدت اعتراض کردند.وحيد عابدينی، فعال دانشجويی که خود در دانشگاه تهران حضور داشته است در گفت وگو با راديو فردا گفت: بيش از هزار نفر از دانشجويان در دانشگاه تهران و به دعوت دفتر تحکيم وحدت و انجمن اسلامی دانشگاه تهران تجمع کرده اند و دانشجويان در يک تريبون آزاد در حال سخنرانی هستند. وی افزود: در اين تجمع دانشجويانی از دانشگاه پلی تکنيک و انجمن اسلامی دانشگاه تهران صحبت کردند. برخی از دانشجويان مطالبات صنفی داشتند و انتقاداتی نيز نسبت به عملکرد دولت و وزرات علوم در دانشگاه ها داشتند. اين فعال دانشجويی در خصوص محور سخنرانی ها گفت: «در اين سخنرانی ها بيشتر بيان سوالاتی بود که از آقای احمدی نژاد مطرح شد و حول اين موضوع بود که رييس جمهوری ايران به دانشگاه کلمبيا می رود و به پرسش های دانشجويان پاسخ می دهد ولی حاضر نيست که سخنان دانشجويان ايرانی را بشنود و به سوالات آنها پاسخ دهد.» وحيد عابدينی در پاسخ به اين پرسش که چرا دانشجويان منتقد در سالن سخنرانی حضور نداشتند گفت: «به اين دليل که کوچکترين سالن دانشگاه تهران انتخاب شده بود و جمعيت محدودی که اکثرا از اساتيد و دانشجويان بسيجی بودند با کارت دعوت و به صورت منتخب به اين سخنرانی آمده بودند.» وی افزود: «هيچ يک از دانشجويان و نمايندگان دفتر تحکيم وحدت و انجمن های اسلامی دعوت نشده بودند در حالی که اين تشکل های دانشجويی خواستار شرکت در سخنرانی رييس جمهوری ايران شده بودند تا پرسش های خود را مطرح کنند.» گزارش های ديگری حاکيست که برخی از دانشجويان بسيجی نيز با حضور در محل تريبون آزاد دانشجويان فرياد می زدند: « رييس جمهور انقلابی، حمايتت می کنيم» يا « منافق حيا کن، دانشگاه را رها کن.» دانشجوی ديگری که خواست نامش فاش شود گفت که محمود احمدی نژاد پس از انجام سخنرانی خود دانشگاه تهران را ترک کرد و لحظاتی بعد، دانشجويان بسيجی با حضور در محل اقدام به اقامه نماز جماعت کردند تا معترضين را پراکنده سازند. برخی از سايت های خبری وابسته به دانشجويان از جمله خبرنامه دانشجويان اميرکبير در گزارش های خود اعلام کرده بودند که « فضای داخل و اطراف دانشگاه تهران در آستانه حضور محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری، به شدت امنيتی شده است.» بر اساس اين گزارش ها، «نيروهای امنيتی از ساعات اوليه صبح روز دوشنبه در اطراف، مقابل درب ها و داخل دانشگاه تهران حضور گسترده داشته و کوچکترين تحرکات را با دقت زير نظر دارند.» اين گزارش می افزايد: « مديريت دانشگاه تهران به منظور کنترل هر چه بهتر فضای اين دانشگاه در آستانه حضور رييس جمهوری، از نيروهای حراست و انتظامات ديگر دانشگاه های تهران درخواست کمک کرده است.» ا
تشنج مقابل سالن سخنرانی احمدی نژاد، سایه سنگین امنیتی بر دانشگاه تهران
مدیریت دانشگاه تهران به منظور کنترل هر چه بهتر فضای این دانشگاه در آستانه حضور رئیس جمهور، از نیروهای حراست و انتظامات دیگر دانشگاه های تهران درخواست کمک کرده است. از صبح امروز نیروهای حراست و انتظامات دانشگاه امیرکبیر به منظور شناسایی دانشجویان این دانشگاه و کمک به برقراری نظم در دانشگاه تهران، در این دانشگاه حضوری فعال دارند. نیروهای حراست و انتظامات، محمداسماعیل سلمانپور و کوروش دانشیار، دو نفر از دانشجویان امیرکبیر، را به شیوه فوق از دانشگاه بیرون انداختند. انجمن سنتی دانشگاه تهران تجمعی را مقابل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ترتیب داده است. به نظر می رسد این انجمن با برگزاری تجمع مقابل دانشکده ادبیات قصد دارد دانشجویان را از محل سخنرانی رئیس جمهور دور نگه دارد. دقایقی پیش برخی از دانشجویان حاضر در صحن دانشگاه با حضور در این تجمع خواستار شکل گیری تجمع مقابل کتابخانه مرکزی، محل سخنرانی احمدی نژاد، شده اند. با مخالفت انجمن سنتی دانشگاه تهران با این مسئله دانشجویان به صورت خودجوش به سمت کتابخانه مرکزی دانشگاه رفته و در آن جا تجمعی را شکل دادند. تجمع 500 نفری دانشجویان در محاصره کامل نیروهای امنیتی و دانشجویان بسیجی قرار دارد. بسیجی ها چندین بار با دانشجویان که قصد ورود به کتابخانه را داشتند به شدت درگیر شدند و آن ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. جو دانشگاه تهران مقابل کتابخانه مرکزی این دانشگاه به شدت متشنج گزارش می شود.
حمله بسیج به دانشجویان متحصن
بسیج که مانع حرکت تجمع کنندگان به سمت کتابخانه مرکزی دانشگاه شده بود تاب شعار هاو متعاقبآ تریبون آزاد دانشجویان را نیاورد و به آنان حمله کرد که با مقاومت دانشجویان این هجوم وحشیانه ناکام ماند و بسیج به عقب رانه شد.
بسیج به اصطلاح دانشجویی مانع از پیشروی دانشجویان متحصن به سمت کتابخانه مرکزی شد
دانشجویان با شعار های نظیر «مرگ بر دیکتاتور و دانشجوی زندانی آزاد باید گردد» همچنان به تحصن خود ادامه می دهند.هم اکنون دانشجویان با سر دادن سرود یار دبستانی از دانشکده ادبیات به سمت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در حال حرکتند تا در این مکان که محل سخنرانی حضور احمدی نژاد اعلام شده است به تجمع اعتراض آمیز خود ادامه دهند. لحظه به لحظه به تعداد دانشجویان اضافه می شود.
آغاز تجمع اعتراض آمیز دانشجویان در دانشگاه تهران
به نظر می رسد احمدی نژاد وارد دانشگاه شده است اما هنوز از حضور وی در انظار عموم خبری نیست.تعداد قابل توجهی از دانشجویان دانشگاه های دیگر به خصوص دانشجویان پلی تکنیک و علامه در دانشگاه تهران به صورت متشکل و بسیار هماهنگ تر از دانشجویان دانشگاه تهران هم اکنون تجمع خود را در اعتراض به برخورد های انجام شده با دانشجویان توسط دولت احمدی نژاد آغاز نمودند.تا بدین لحظه اوضاع آرام به نظر می رسد.
احمدی نژاد در دانشگاه تهران
تا دقایقی دیگر احمدی نژاد برای ایراد سخنرانی وارد دانشگاه تهران می شود.در حال حاضر تعداد قابل توجهی از نیروهای امنتی و اطلاعات وارد دانشگاه تهران شده اند.قرار است مراسم در کتابخانه مرکزی دانشگاه برگزار شود. خبر های رسیده از قصد دانشجویان برای انجام تجمع در مقابل این ساختمان حکایت می کند.
آمادگی دانشجویان برای حضور در جلسه سخنرانی احمدی نژاد
بر خلاف تهدید شدید دانشجویان توسط نیروهای امنیتی
در آستانه حضور محمود احمدی نژاد در دانشگاه تهران، از امروز تدابیر شدید امنیتی در این دانشگاه و اطراف دانشگاه تهران حاکم شده است. نیروهای پرتعداد انتظامات دانشگاه تهران به همراه نیروهای حراست این دانشگاه و همچنین مامورین امنیتی با حضور در مقابل درب های دانشگاه تهران رفت و آمد افراد و ورود و خروج دانشجویان و اساتید دانشگاه را به شدت کنترل می کنند.انتظامات با چک کردن کارت دانشجویی و تطبیق عکس روی کارت با چهره دانشجویان از ورود دانشجویان دیگر دانشگاه ها به دانشگاه تهران جلوگیری می کند. روابط عمومی دانشگاه تهران همچنین اعلام کرده است فردا کتابخانه مرکزی، جهاد دانشگاهی و دیگر نهادهای پردیس مرکزی تعطیل است و از میان دانشجویان دانشگاه تهران هم تنها دانشجویانی حق ورود به محوطه پردیس مرکزی را دارند که دانشکده هایشان در پردیس مرکزی قرار دارد. روابط عمومی دانشگاه تهران همچنین در پاسخ به درخواست دانشجویانی که برای دریافت کارت ورود به جلسه سخنرانی احمدی نژاد مراجعه کرده بودند، اعلام کرد کارت های ورود به جلسه از یک هفته پیش به دانشگاه های مختلف تهران ارسال و توزیع شده است. شنیده ها حاکی از آن است که چند روز پیش کارت های ورود به جلسه به طور محدود در میان بعضی از دانشجویان دانشگاه های امام حسین و امام صادق توزیع شده است.از زمان انتشار دومین نامه دفتر تحکیم وحدت به محمود احمدی نژاد، نیروهای امنیتی ضمن تماس های مکرر با اعضای این دفتر مصرانه از ایشان خواسته اند از تصمیم خود برای حضور در جلسه سخنرانی احمدی نژاد صرف نظر کنند. نیروهای امنیتی به دانشجویان گوشزد کرده اند از آن جا که پس از حادثه دانشگاه کلمبیا در آمریکا تمام نگاه جهان به این نشست است، ایجاد اخلال در این برنامه برابر با در افتادن با کلیت نظام است و برخورد شدید نهادهای امنیتی را در پی خواهد داشت.در عین حال در میان این تهدیدها و خط و نشان کشیدن های نیروهای امنیتی برای دانشجویان و همچنین ایجاد جو امنیتی در اطراف دانشگاه تهران، طبق گزارش های رسیده از دانشگاه های مختلف تهران، دانشجویان در حال برنامه ریزی برای حضور در این برنامه به منظور آزمودن صحت ادعاهای محمود احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا مبنی بر آزاد بودن دانشگاه های ایران هستند. دانشجویان دانشگاه تهران امروز با انتشار چندین نشریه دانشجویی، ضمن درج نامه دفتر تحکیم به رئیس جمهور از دانشجویان برای شرکت در این برنامه دعوت کرده اند. عمده انتقادات دانشجویان دانشگاه تهران به دولت به اخراج و بازنشسته کردن گروهی اساتید و ایجاد محدودیت برای تشکل های دانشجویی این دانشگاه مربوط می شود.همچنین دانشجویان دانشگاه امیرکبیر که سال گذشته شعار «مرگ بر دیکتاتور» را در حضور احمدی نژاد در این دانشگاه سر دادند، جهت انتقاد به احمدی نژاد مبنی بر دستگیری و شکنجه انتقام جویانه دانشجویان این دانشگاه فردا قرار است در دانشگاه تهران حضور یابند.گزارش های رسیده از دانشگاه های علامه و خواجه نصیر نیز حکایت از این دارد که دانشجویان با پخش تراکت هایی در خوابگاه ها از دوستان خود جهت حضور در برنامه احمدی نژاد دعوت کرده اند. جمع کثیری از دانشجویان دانشگاه علامه در بهار سال گذشته با احکام شدید انضباطی محرومیت از تحصیل مواجه شده اند و رئیس روحانی و انتصابی این دانشگاه با زیر پا گذاشتن قانون در روند فعالیت انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه اخلال ایجاد کرده است.اخبار فوق الذکر همگی حکایت از این دارد که در مقابل آمادگی کامل دانشجویان برای حضور در جلسه سخنرانی رئیس جمهور که قرار است فردا در دانشگاه تهران برگزار شود، نیروهای امنیتی و انتظامی نیز گویا قرار است فردا تمام نیرو و توان خود را جهت برگزاری هر چه بهتر و آبرومندتر این جلسه صرف کنند. همه به انتظار نتیجه این زورآزمایی دانشجویان و نهادهای امنیتی نشسته اند که ببینند آیا این نهادها بالاخره موفق می شوند جلسه ای هر چند صوری ولی آبرومند برای سخنرانی رئیس جمهور فراهم کنند یا این دانشجویان هستند که مثل سال گذشته در دانشگاه امیرکبیر انتقادات صریحی را در حضور وی مطرح خواهند کرد.



برای مقابله با فیلترینگ جمهوری اسلامی، اخبار و اتفاقات ایران و
جهان را، ما به شما منتقل می کنیم

مرکز پخش خبری سازمان جوانان کمونیست
Communist youth organization(sjk)
آدرس سایت سازمان جوانان کمونیست
http://www.cyoiran.com/
http://sjk-news.blogspot.com
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist/join
http://daneshgah-16azar.blogspot.com
communist.youth@gmail.com
sjk_news@yahoo.com
fax:004631899613

در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل کسانی را که مایل هستند
برای ما بفرستید تا ما اخبار و رویدادهای مختلف را برای آنان ارسال کنیم

sjk.news@gmail.com

Wednesday, October 03, 2007

احمدی نژاد و مادر من!

کامران روشن- اصفهان

عجیب نیست؟ اجازه دادند که احمدی نژاد، حرفهایش را بزند. وقتی که در ایران کسی پای صحبتهای این جنایتکار نمینشیند، او را بردند که حرفهایش را در بوق کنند. تا با توجیهات و دروغهایش، خود را تبرئه کند و جنایاتش را پنهان سازد. آمریکا همین را میخواهد. برای آنها، اعتبار دروغهای یک جنایتکار از واقعیات جامعه ی ایران با ارزش تر است. کاری با واقعیت ندارند. تخصصشان در کتمان حقیقت است. احمدی نژاد رفت و حرفهایش را زد، آنها نیز دروغهای او را توی بوق میکنند و کل این بازی، همین است. این یعنی که آمریکا، هیچ مشکل اساسی با جمهوری اسلامی ندارد. خودشان سر کارش آورند و فعلا هم به آن نیاز دارند و حفظش میکنند. فقط کافیست که جمهوری اسلامی، گردن کلفتی نکند، کمی بیشتر با آنها راه بیاید.
آنها خواستند، احمدی نژاد که هیچ کس در ایران قبولش ندارد را مطرح کنند. بزرگش کنند. او نیز همین را میخواهد که سر و صدا و جنجال راه بیاندازد و واقعیات را طور دیگری، جلوه دهد. اگر قرار بود، حرف احمدی نژاد را باور نکنند که اصلا نیازی به شنیدن صحبتهایش نداشتند. آنها میخواهند موضع مخالف کل مردم دنیا را نسبت به احمدی نژاد و جمهوری اسلامی، تغییر دهند. کور خوانده اند. ما مردم ایران که بزرگترین شاهد این جنایات هستیم و با این فریبها و دروغها از میدان اعتراض و مبارزه کنار نمیرویم. مردم میدانند جریان چیست. با یک نگاه به مادر من که هنگام سخنرانی احمدی نژاد در آمریکا، پای تلویزیون نشسته بود و فحش میداد، همه چیز دستگیرمان میشود. امروز همه ی مردم اینچنین بودند با چهره های عصبی و عاصی پای تلویزیونها و همراه بحثهای داغ سیاسی که چه بوی امید بخشی دارند. بوی به چپ چرخیدن جامعه، نشانگر اینکه دیگر مردم هیچ فریبی را باور نمیکنند. کار جمهوری اسلامی با همه ی نقشه های رنگارنگش، تمام است.
از طرفی تلویزیون voa همراه با کارمندانش به عنوان کارشناسان دلسوز و به ظاهر خوش قلب حقوق بشر، بی وقفه برای ایجاد تردید در اذهان مردم، نسبت به جنایات احمدی نژاد و جمهوری اسلامی، تلاش میکنند. نمیتوانند که بگویند هیچ جنایتی در کار نیست ولی با دیده ی شک به این جنایات مینگرند و آنها را تخفیف میدهند. اعتقاد دارند که باید حرفهای "پرزیدنت احمدی نژاد" را هم شنید و نباید زود قضاوت کرد از آن طرف هم یک کارشناس سانتی مانتال حقوق بشر میاورند که در دفاع از مردم ایران میگوید: آمار افسردگی در ایران بالا رفته! حتما بعدش هم کلی دلش برای ما میسوزد و در دلش میگوید آخِی گناه دارند. چرا نمیگوید آمار اعدام و جنایت در ایران رتبه ی اول را دارد؟ چرا از وضع فاجعه آمیز اقتصادی مردم، از آماراعتیاد جوانان، از پروژه های جنایتکارانه ی هر روزه ی جمهوری اسلامی در جهت عقب راندن مردم، هیچ نمیگوید؟ ما به این دلسوزیها نیاز نداریم. ما به یک مبارزه ی همه جانبه احتیاج داریم. دولت آمریکا با تلویزیون دروغگو و کارشناسان بورژوا مسلکش به درد ما نمیخورند.
باید به یک حزب مبارز و پیشرو بپیوندیم. حزبی که به هیچ وجه، کوتاه نیاید. حزبی که موضعش مشخص است و حرفش را شفاف و روشن بیان کرده. حزبی که همه ی جنایتکاران رنگارنگ جمهوری اسلامی را با یک چوب رانده و با هیچ رفرم و اصلاحی در این نظام، سر سازش ندارد. حرفش براندازی است، براندازی کل این سیستم بدون کوچکترین سازشی.
حزب کمونیسم کارگری از ابتدا مبارزه و اعتراض مردمی را بیدار کرد و پا به پای آن، پیش میرود. هر کس که اعتراضات اخیر را در جامعه پیگیری کرده باشد میتواند اثر رهبری حزب کمونیسم کارگری را ببیند. تنها راه پیروزی هر چه سریعتر و قطعی تر مردم، پیوستن به این حزب است. مردم ایران در حال حاضر علیرغم سانسورهای شدید جمهوری اسلامی در وضعیت آگاهی سیاسی مطلوبی هستند. جمهوری اسلامی نیز شدیدا ضعیف شده همه ی ابزارهایش را تست کرده و دیگر هیچ دستاویزی ندارد. فقط فشار را بیشتر میکند و مردم خشمگین تر میشوند. حالا زمان انتخاب و عمل است. و بهترین انتخاب برای مردم، انتخاب هر چه سریعتر حزب کمونیست کارگریست که عملی ترین سیستم را در جهت تغییر کل این دنیای وارونه در دست دارد. با یک مبارزه ی سازمان یافته در کمترین زمان میتوان جمهوری اسلامی را سرنگون کرد. همه ی مردم باید در این راه همراه با حزب کمونیست کارگری تلاش کنند. ما میتوانیم از همین امروز در جهت ساختن یک جامعه ی انسانی و مطلوب قدم برداریم.


Tuesday, September 11, 2007

!اول مهر: از روز اول شروع کنید

!اول مهر: از روز اول شروع کنید
کیان آذر- ترکیه

مدت کمی تا آغاز سال تحصیلی و باز گشایی دانشگاه و مدارس مانده است. جمهوری اسلامی از شروع به کار دانشگاه ها و مدارس هراسان است. طی جلساتی که با روسای دانشگاه ها و مدارس داشته اند، برای کنترل و سرکوب دانشجویان ،معلمان ، محصلان و اساتید دانشگاه برنامه ریزی کرده اند. برآورد خود آنها از دانشگاه، "خطر جدی سکولاریزم"!! (شما بخوانید کمونیسم) است. و اینکه جنبش دانشجویی (و زنان) ابزاری برای فشار و تهاجم به جمهوری اسلامی است. در این مدت هم با گروگان گرفتن دانشجویان- پلی تکنیک- سعی در کنترل و سرکوب این جنبش کرده اند و دادگاه آنها را نیز در پایان شهریور و همزمان با شروع سال تحصیلی قرار داده اند که به ظن خود حساب کار دست دانشجویان بیاید
اما همه اینها تنها دست و پا زدنی بیهوده است. این را هم دانشجویان، مردم و هم خود رژیم خوب می داند که موج اعتراضی عظیمی در پیش است و باز شدن دانشگاه و مدارس یعنی باز شدن امکان ریختن آوار اعتراض و اعتصاب و تحصن بر سر جمهوری اسلامی. باید در نظر داشت پس از یک تابستان داغ، پر از جنایت و تلاش جمهوری اسلامی برای ارعاب و پر از مقاومت اعتراض، مدارس باز میشود. جامعه تجارب 18 مرداد (9 اوت) و 16 شهریور (7 سپتامبر) را دارد و در این بستر است که بسراغ جمهوری اسلامی میرود
باید اعتراضات را از همان ابتدا شروع کرد. از شروع سال تحصیلی باید فشار را روی رژیم گذاشت. بازگشایی دانشگاه این خلا چند ماه را که تعطیلات به رژیم داده را از او میگیرد. جنبش دانشجویی باید برای این مصاف به خواسته هایی مانند : آزادی فورا دانشجویان زندانی و اعتراض به فشار ها و شکنجه هایی که به آنان وارد شده از طریق تشکلاتی یکپارچه متشکل از دانشگاه های مختلف را پی بیگرد و تجمعات و تحصن های منظم و هماهنگی را در دانشگاه ها برقرار کند و تا آزادی دانشجویان و لغو کمیته های انضباطی و احکام آنها ادامه یابد. باید همچنین به فشارهایی که علیه استادان اعمال میشود اعتراض کرد. باید مقابل هر تلاش برای اسلامی کردن و جداسازی ایستاد
از سوی دیگر در عرصه بین المللی ارتباط گیری با دانشگاه های مختلف در سایر کشورها و رابطه با آنها (نهادها و اتحادیه و انجمنهای دانشجویی) و خواستار اعلام حمایت و انتشار طومار و حتی برگزاری تجمعات اعتراضی از طرف آنها باید بعد دیگر کار برای جنبش دانشجویی باشد
باید به همراه دیگر بخشهای جامعه زمین را زیر پای جمهوری اسلامی داغ کرد. باید دانشجویان در کنار کارگران و معلمان و زنان تنگاتنگ تر و منسجم تر از گذشته ، علیه رژیم صف بندی کنند. باید پاسخ توحش جمهوری اسلامی را داد و این از کارگران، معلمان، دانشجویان و زنان ساخته است که با کار متحدانه و منسجم و با آوردن پشتیبانی مردم و جریانات آزادیخواه دنیا پشت خود در اعتراضاتی دنباله دار در خارج ایران و همزمان در دانشگاه ها و کارخانه ها و خیابانها رژیم را به زانو در آورد
در این رابطه بسیار مهم است که بویژه برای توقف اعدام ها و علیه مجازات اعدام به میدان آمد. این موضوعی است که هم اکنون در داخل و خارج کشور توجه زیادی را به خود جلب کرده است و دانشجویان نیز باید از فرصت باز شدن دانشگاه برای ادای سهم خود کمال استفاده را ببرند

!تا ده اکتبر

!تا ده اکتبر
کامران روشن- اصفهان

امروز، نهم سپتامبر در سایتهای مختلف خبری ، به دنبال اخبار اعتراضات هفتم و هشتم سپتامبر میگشتم. در وبلاگ خبری سجک نیوز و روزنه ، اخبار مربوطه را مطالعه کردم و انتظار داشتم در سایتهای خبری دیگر یعنی همانهایی که ادعای بی طرفی میکنند و سایتهای خبری وابسته به جریانات مختلف جمهوری اسلامی نیز، خبر این روز را بیابم ولی چیزی پیدا نکردم
مراسم اعتراض آمیز این دو روز، در شهرهای مختلف اروپا با موفقیت برگزار شد؛ پس چرا اینها سکوت کرده اند؟ در سایتهای خبری به ظاهر بی طرف، میتوان جزئی ترین اخبار را به صورت روزانه مشاهده کرد. ولی به این خبر مهم، هیچ اشاره ای نشده. میتوان نتیجه گرفت که این سایتها به هیچ وجه، بی طرف نیستند بلکه منافع خود را دنبال میکنند. تکلیف سایتهای خبری جمهوری اسلامی نیز که روشن است
ولی یک نکته ی مهم در اینجا وجود دارد. جمهوری اسلامی نتوانست در مورد کمپین
x-moslem
سکوت کند. این کمپین به قدری بزرگ و موثر است که جمهوری اسلامی مجبور بود عکس العمل نشان دهد. پس اعتراض بر علیه اعدام هم باید به قدری عظیم و قدرتمند عمل کند تا جمهوری اسلامی نتواند در مقابلش سکوت کند و این با تلاش مداوم، گسترده و وارد آوردن ضربه های مداوم به پایه های سست حکومت جمهوری اسلامی، امکان پذیر است
ده اکتبر را پیش رو داریم و تا آنوقت فرصت داریم که با استفاده از ابزارهای موثر مانند تی وی و انترنتت و تبلیغات وسیع برعلیه اعدام، این اعتراض را هر چه قویتر اجرا کنیم. باید یک کمپین وسیعتر راه بیندازیم. نباید اجازه دهیم که این وحشیها بگویند؛ اعدام، مربوط به قوانین داخلی ایران است و هیچ کس، حق دخالت در آن را ندارد. جمهوری اسلامی به خاطر ضعف و ترسش این اعدامها را انجام میدهد و ما باید با این حرکت، جمهوری اسلامی را چنان بترسانیم تا دیگر جرات اعدام کردن نداشته باشد